انسان همیشه نیازمند آموختن است – خبرگزاری آنلاین | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری آنلاین- گروه استان‌ها- مهتاب خیری: مهرناز آزاد دکتری مدیریت علوم ارتباطات یکی از پژوهشگران و نویسندگان برجسته کشور که در چند حوزه، ادبیات، روانشناسی و مدیریت که سال‌ها در تلاشند تا در جامعه تحول و ارتقا به‌خصوص برای نوجوانان و جوانان فراهم کنند.

انسان همیشه نیازمند آموختن است

در ادامه لحظاتی را با مهرناز آزاد نویسنده، پژوهشگر و مدرس به گفت‌وگو نشسته‌ایم که متن آن را در ادامه می‌خوانید….

خانم آزاد از آخرین دوره تحصیلی و خاطره انگیزترین دوره خودتان برایمان بگویید.

دکتری مدیریت علوم ارتباطات را دارم و دوره پیشرفته روزنامه‌نگاری که سال ۱۳۸۴ به عنوان یک دوره مطالعاتی از طرف وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی به کشور لبنان وشهر بیروت رفتم و درکنار زیبایی‌های بی‌نظیر این کشور این دوره را با ۱۹ نفر برگزیده دیگر با موفقیت به پایان رساندم.

این دوره، بسیار خاطره‌انگیز بود و پس از سال‌ها خاطرات این دوره ارزشمند را هنوز از یاد نبرده‌ام.

فعالیت‌های که در حال حاضر به آنها اشتغال دارید؟

رئیس کانون فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان از سال ۱۳۸۳ تا کنون رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان اصفهان از آذرماه ۱۴۰۱ وپیش از آن تقریباً حدود ۹ سال نایب رئیس انجمن بودم.

درسال ۱۳۷۸ موفق به تأسیس انجمن شاعران جوان استان اصفهان شدم که تاکنون به‌عنوان مدیر این مجموعه به همراه جمعی از یاران به‌صورت مرتب مشغول به فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی و کارگاهی در حوزه‌های شعر و داستان برای نوجوانان وجوانان استان هستم و از روزنامه‌نگاران پایگاه خبری احوال نیوز و نشریه گل گندم نیز هستم‌، البته از سال ۱۳۷۸ در نشریات استانی و کشوری مثل نسل فردا و صدا همچنین ماهنامه زنان نواندیش و خبرگزاری ایرنا به عنوان دبیر، دبیر سرویس و پژوهشگر کار کرده‌ام.

درباره افتخارات خود در ۳۰ سال گذشته بگویید؟

مؤلف ۱۱ عنوان کتاب درحوزه ادبیات داستانی وشعر و روانشناسی ومدیریت هستم و افتخار این را داشتم که از سال ۱۳۷۸ تا کنون معلم صدها دانشجو و هنرجو بوده‌ام و صدها مقاله با قلم ویا ترجمه من درنشریات علمی و فرهنگی کشور چاپ شده و ویرایش ده‌ها تألیف سایر نویسندگان و شاعران را تجربه کرده‌ام و در حوزه جوانان وزنان پژوهش‌های بسیاری انجام داده‌ام و داوری ده‌ها جشنواره کشوری و استانی را به عهده داشته‌ام و در بسیاری از جشنواره‌ها نیز که خود درآنها شرکت کرده‌ام برگزیده و به افتخاراتم افزوده شده است.

چه چیز یا چیزهایی را زمینه و دلایل موفقیت کلید موفقیت خود می‌دانید؟

خداوند برای من همواره یک دوست صمیمی بوده است کسی که تمام درد دل‌هایم را می‌شنود و به حرف‌هایم بدون قضاوت گوش می‌کند. من یاد گرفته‌ام با خداوند مثل یک دوست حرف بزنم فکر می‌کنم نیرویی که در این راز و نیاز صمیمانه وجود دارد و انسان در آن به جریان می‌افتد خالص‌ترین و قوی‌ترین نیروها برای موفقیت و گرفتن تصمیمات درست و به موقع است.

خداوند بارها در شرایط سخت مرا در آغوش گرفته و بارها اشک‌های مرا پاک کرده و بارها و بارها به من اطمینان داده که راهم را درست انتخاب کرده‌ام و اگر چه این راه بسیار سنگلاخ و پر از مشکلات است ناامید نشوم و ادامه دهم. همیشه به من یادآوری کرده که «من با تو هستم، تو تنها نیستی» و من هم به خودم یاد داده‌ام که همواره سپاسگزار الطاف او باشم و شکر گزاری از ویژگی‌های شخصیتی من شده که تلاش کرده‌ام آن را به هنرجویان و دانشجویانم نیز آموزش دهم.

دلیل دیگر موفقیت‌های من خانواده‌ام به خصوص پدر و مادر مهربانم بودند. آن‌ها که در همه حال برایم تکیه گاهی امن و اطمینان بخش بودند. وجود آن‌ها برای من نیرویی را به ارمغان آورد که هیچ چیز و هیچ شکستی قادر نبود مرا از رفتن باز دارد. دل‌ها و چشم‌های مهربانشان که همیشه در سکوت برایم دعای خیر می‌کردند مرا از هزاران هزار بوران و طوفان سخت گذراند و حتی امروز که سالهاست آنها را از دست داده‌ام همچنان فکر می‌کنم و یقین دارم باز هم دعاها و حضور معنوی آنها در زندگی و موفقیت‌های من نقش اول را بازی می‌کنند و به این شانه توان و به شخصیتم قدرت و به مغزم فرصت درست فکر کردن‌، تمرکز کردن‌، مکث کردن و تصمیم گرفتن را می‌دهند.

البته من در طول زندگی ام همواره دوستان و راهنمایان بسیار خوب و مهربانی نیز داشته‌ام که آن‌ها نیز در موفقیت‌های من بسیار مؤثر بوده و هستند و سپاسگزارمهر وحمایت‌های آنها نیز هستم و بالاخره فکر می‌کنم اعتماد و اعتقادی که به خود، استعدادها، نیروها و توانایی‌هایم داشته‌ام در من همتی آفریده است که با توکل به خدا و اعتماد به او و تکیه بر خانواده‌ام توانسته‌ام سدهای بزرگی را بشکنم و از درها و دیوارهایی که به ظاهر غیر قابل نفوذ بوده‌اند عبور کنم. و امروز همچنان خود را در عالی‌ترین شکل توانایی احساس می‌کنم و امیدوارم هرگز در من چیزی منفی رشد نکند تا این توانایی بیکران همچنان با من و در کنار من مرا به مرزهای بی‌نهایت دیگر پیوند بزند زیرا هنوز راهی نرفته‌ام راه‌ها در پیش است و من امیدوارم و متوکل.

تجارب خاصی هم داشته‌اید که با خوانندگان در میان بگذارید؟

برای من که در خیلی از زمینه‌ها مانند شعر، نویسندگی، روزنامه‌نگاری، تدریس، تحقیق، ترجمه و مدیریت حضور فعالی در اجتماع داشته‌ام تجارب فراوان است.

اما بزرگترین تجاربی که می‌توانم آن را خاص نامید، اول اینکه هرگز فراموش نکرده‌ام که بنده خداوندم و در بهترین و بدترین شرایط دامن او را رها نکرده‌ام و مغرور به داشته‌های مادی خود نشده‌ام، چرا که همه آنها اراده و خواست او بوده و اگر اراده کند هیچ نخواهیم داشت.

دوم اینکه همیشه به خاطر سپرده‌ام که در هیچ مقطعی از زندگیم به رشد کامل و علم کامل نخواهم رسید و همواره نیازمند آموختنم.

فکر می‌کنم هر جا که بشر به حدی رسید که گمان کرد در قله ایستاده است نقطه آغاز سقوط اوست. یاد گرفته‌ام همواره بیاموزم و همواره شاگرد مکتب جهان و کائنات باشم و تواضع در مقابل کائنات را دست کم نگیرم. و بالاخره تجربه به من آموخته است که آغوش خانواده بزرگترین تکیه‌گاه پس از خدا و زیباترین جای دنیاست.

چه برنامه‌های برای آینده دارید؟

برنامه‌هایی که برای آینده دارم خیلی پیچیده نیست. می‌خواهم همچنان به تدریس، آموزش و پژوهش و تحقیق در زمینه‌های مختلف به‌خصوص مسائل زنان و جوانان و مشکلات اجتماعی و راهکارهایی که می‌تواند امید بخش و نجات‌دهنده باشد ادامه دهم.

من بیش از ۲۵ سال است که به تحقیق و پژوهش و نوشتن این مطالب و ارائه آنها به مراکز تحقیقاتی، پژوهشکده‌ها و نشریات کشوری مشغولم و لذت بخش‌ترین کار در زندگی‌ام این است که بدون هیچ دغدغه‌ای بتوانم تحقیق کنم و بنویسم و حاصل این تحقیقات را به صورت کتاب جزوه و مقاله در اختیار مردم قرار دهم.

انتظارات شما به‌عنوان یک نویسنده، روزنامه‌نگار و پژوهشگر از دولت و مسئولان چیست؟

من انتظارات را در ۲ بخش بیان می‌کنم، در درجه اول من فکر می‌کنم جامعه پویا نیازمند انسان‌های پویاست و از آنجا که نیمی از یک جامعه را زنان تشکیل می‌دهند هر نقصی که در پویایی زنان ما وجود داشته باشد نقصی است در پویایی جامعه‌، بنابراین با توجه به اینکه در سال‌های اخیر روشن شده است که چنانچه منابع و شرایط و لوازم در اختیار زنان قرار گیرد بسیار خوب می‌درخشند شایسته است با یک سرمایه‌گذاری بزرگ و بسترسازی عظیم این نیمه جامعه را نیز که بیشتر آنها همچنان در مناطق دور و روستاها و شهرهای دور افتاده‌اند و هنوز آن طور که باید شرایط مناسب برایشان فراهم نشده تا بتوانند به خودباوری رسیده و از توانایی‌های خود به صورت کامل استفاده کنند حمایت کنند.

متخصصان علم مدیریت معتقدند ما انسان‌ها که خود را فعال و پویا معرفی می‌کنیم تنها یک دهم از ده دهم توانایی‌هایمان را مورد استفاده قرار داده‌ایم، حالا تصور کنید زنان روستایی و دور افتاده که سنت کلیشه‌ای و کلیشه‌های سنتی به آنها آموخته است که اندیشیدن و تصمیم گرفتن و برنامه‌ریزی کردن و مدیریت در حد و اندازه آنها نیست چند در صد از نیروهای درونشان قابل استفاده است تقریباً صفر. ایجاد بستری فرهنگی برای آنها که بتوانند نقشی اساسی‌تر و مهمتر از آنچه هستند برای جوامع کوچک خود ایفا کنند بزرگترین خدمت به جامعه زنان و به کل جامعه ایران است.

در درجه دوم به عقیده من اگر جامعه انتظار دارد محققین، پژوهشگران و نویسندگانش بتوانند از طریق این توانایی‌ها بردار توسعه جامعه به سمت پیشرفت باشند یقیناً باید مثل جوامع پیشرفته برای این گروه خاص جامعه شرایطی خاص فراهم گردد. شرایطی که آنها را از دغدغه‌های مالی و نیازهای مادی جدا نموده تا آنها بتوانند با خیالی آسوده در اتاق‌های کوچک خود که صدها جلد کتاب در آنها وجود دارد بنشینند و در آرامش کامل مطالعه کنند و نتایج مطالعات خود را به جامعه ارائه دهند.

به این ترتیب است که جامعه به سمت پویایی بیشتر حرکت می‌کند در غیر این صورت اگر یک پژوهشگر، محقق، دانشمند، نویسنده، مخترع و… برای امرار معاش و رفع مشکلات مختلف مادی دائماً در تکاپو باشد نه فرصتی برای اندیشیدن می‌یابد و نه خستگی روز به او فرصت جمع‌آوری اندیشه‌هایش را می‌دهد و این است که ما همیشه عقب می‌مانیم.

انسان همیشه نیازمند آموختن است

بزرگترین آرزوی شما در این لحظه؟

رفاه، آرامش، آسایش و امنیت برای تک تک مردم سرزمینم، رفع فقر و بیکاری و تبعیض که از عوامل اصلی از هم پاشیدگی خانواده‌ها، بالا رفتن سن ازدواج، افسردگی جامعه، اعتیاد و طلاق است و البته در خیلی از مواقع همین فقر و بیکاری فشارهای روحی از درون و فشارهای خانوادگی و اجتماعی از بیرون را باعث می‌شود که نتیجه آن جنایت و خشونت علیه خودمان و علیه دیگران است.

شوخی نیست، کمبود، برخی انسان‌ها را به هر کاری وا می‌دارد و ممکن است فشار فقر و بیکاری که اولین دلیل تحقیرهای اجتماعی وخانوادگی است، از یک انسان معصوم یک موجود خطرناک بسازد.

انسانی که وقتی نمی‌تواند عادلانه حق خودش را از زندگی بگیرد و ناعادلانه با او برخورد می‌شود از دایره منطق و عقل خارج شده و با خشونت، دروغ، کلاهبرداری، خیانت و بسیاری رفتارهای غیرانسانی حق خودش را از زندگی می‌گیرد و این یعنی ریشه کردن فساد در فرد فرد انسان‌هایی که می‌توانستند انسان‌های برومند و مفیدی برای جامعه خودباشند.

حالا که صحبت به اینجا کشیده شد، دوست دارم این را نیز بگویم که اوج گرفتن رشد مهاجرت جوانان نخبه در چند سال اخیر آنقدر نگران کننده است که متولیان باید به خطرات آن بیشتر فکر کنند و برایش تدبیری بیندیشند.

ناامید شدن نخبگان از عدم رشد و نادیده گرفته شدن توانمندی‌هایشان در سرزمین خودشان آنها را تبدیل به کالاهای علمی قابل خرید و فروش برای کشورهایی نموده که تشنه این نخبگان هستند و سرمایه‌گذاری روی آنها آینده آن کشورها را تضمین می‌کند و این تأسف آوراست که بهترین مغزهای ما در کشورهایی دیگر رشد کنند و به بهره‌برداری برسند. امیدوارم دولت از دلسوزان‌، نخبگان و با تجربه‌های باقی مانده کمک بگیرد و هوشمندانه فکری به حال این مشکل بزرگ نیز بکند.

دکمه بازگشت به بالا