او که هم شاعر است، هم نیست
محمدعلی اسلامی ندوشن خیام را شخصیتی خاص در ادبیات فارسی دانست. “خاص نیست زیرا هم شاعر است و هم نیست.”
به گزارش کندوج، سایت محمدعلی اسلامی ندوشن (نویسنده، مترجم، پژوهشگر و استاد فقید زبان و ادبیات فارسی) به مناسبت روز بزرگداشت این شاعر (28 اردیبهشت) بخشی از سخنان خود درباره خیام را به اشتراک گذاشت که در آن آمده است: بدانید که خیام در ادبیات فارسی خاص است، مخصوصاً به این دلیل که هم شاعر است و هم نیست. بیشتر جهان شناخته شده. در آن زمان به این نام معروف بود. علاوه بر این، دقیقاً مشخص نیست که چند مربع گفته و یا چه تعداد از این مربع ها به او آموزش داده می شود، اصلاً مربوط به او است. همانطور که می بینیم سوالات و ابهاماتی در مورد نام وی وجود دارد.
او ابتدا به عنوان دانشمند، ریاضیدان، متفکر، فیلسوف و ستاره شناس شناخته شد. اما پس از آن محتوای اشعار او احیا شد. می دانید که او تا حدود صد سال پیش شاعر معروفی در ایران نبود. نام او به عنوان شاعر مطرح شد، اما کسی او را قاضی نمی داند. بیشتر اشعار به سبک خیامی بود که دیگران از آن تقلید می کنند.
حال به این سؤال می پردازیم که اصولاً نظر خیامی چیست؟ اگر اندیشه خیام را پیش ببریم به سه صورت خلاصه می شود:
یکی مسئله اتلاف وقت است، این توصیه به شماست که از زندگی خود بهره ببرید، از زندگی بهره ببرید. این نکته مهمی در تفکر اوست. لذت بردن لذت بردن از موهبت زندگی است نه اینکه خود را از آنچه خوشایند است محروم کنیم. البته دوست داشتن چیزها به معنای جویای حال و هوای نفس و جستجوی آنچه دوست دارند نیست. خیر، یعنی چیزهایی هست که حداقل به ظاهر غیرقانونی نیست و به دیگران آسیب نمی رساند، یعنی ضرری به زندگی شخصی شما وارد نمی کند، پس شما را از آن محروم نکنید. این یکی از توصیه های تکراری خیامی است. دیگری پشیمانی و حسرت از دست دادن جان است که آن هم موضوع مهمی است. زمان چیزی است که نمی توان آن را پیوند داد، می توان آن را نگه داشت، هر روز دیده می شود که روزی از زندگی می گذرد و بازگشتی نیست و سرانجام به آخرالزمان می رسد که مرگ است. و سوم، البته به طور کلی سیکل قاعدگی است. ایران باستان، ایران باستان که در چند جا به عنوان نمونه ذکر شده است. خیام بارها از آن سخن می گوید و حافظ نیز به عنوان دلیلی بر قدرتی که از دست رفته و از بین رفته است. می بینیم که چگونه بزرگانی چون جمشید، فریدون، بهرام که اولین قدرت های زمان خود بودند، نابود شدند. می گوید: پس عبرت می گیری، زمان و زندگی و زمانت را ارزیابی کن. همچنین نمونه ای از زیبایی های جهان است که در کودکی ویران شده است. در زمان خیام شاید بیشتر از این دوران جاودانگی به اشکال مختلف بوده است. دفاع و پزشکی کمتر از امروز بود، بلایای طبیعی، زلزله و ناامنی بود. نیشابور خود شهری زلزلهخیز بوده که تاریخ نیشابور نشان میدهد. و همه اینها با هم، این ایده را به وجود آورده است که زندگی چقدر می تواند شکننده باشد، در معرض انواع تراژدی ها، غافلگیری ها و جریان های ناگهانی.
فصلنامه هستی (قبل از 1383) »
انتهای پیام/