اگر صدای شاتر دوربین را نشنوم، کَر میشوم!
افشین بختیار ، یک عکاس و هنرمند باتجربه ، از دوران خود در دوران کرونا می گوید: در این مدت ، من عمدتا به اطراف تهران سفر می کردم ، جایی که امکان رفتن و جریمه نشدن وجود داشت و عکس گرفتم. چون فکر می کنم اگر عکسی نگیرم یا صدای شاتر دوربین را نشنوم ناشنوا خواهم شد.
افشین بختیار ، عکاسی که حدود 45 سال است از طبیعت ، معماری و آثار باستانی عکاسی می کند و بیش از 65 جلد کتاب نمایشی درباره ایرانشناسی منتشر کرده است ، در مورد تأثیر کرونا در کارنامه خود به کندوج گفت. می گوید: اگر بگویم تأثیری ندارد ، دروغ گفته ام؛ برای من که 70 ساله هستم و 50 سال است که در کوه ها هستم و به عقب برگشته ام ، عکس گرفتم و این کشور را برای عکس وارونه کردم ، امروز شرایط دشوار است.
وی ادامه می دهد ، “من هرگز از کار عکاسی خود ناامید نخواهم شد.” در این مدت ، من عمدتا در اطراف تهران ، جایی که امکان رفتن و جریمه شدن نداشتم ، می دویدم و عکس می گرفتم. چون فکر می کنم اگر عکسی نگیرم یا صدای شاتر دوربین را نشنوم ناشنوا خواهم شد.
این عکاس همچنین خاطرنشان می کند: من زندگی خود را برای عکاسی در ایران گذاشتم و امروز می بینم که هیچ کس دیگری با من کاری ندارد. ناشران کاملاً فراموش کرده اند که شخصی به نام افشین بختیار وجود دارد! این در حالی است که من یک بایگانی بسیار غنی از ایران دارم که حتی وزارت میراث فرهنگی نیز چنین بایگانی ندارد. به همین دلایل ، گاهی اوقات ناامید می شوم و تعجب می کنم که چرا به دنبال کار دیگری نگشته ام. وقتی تحت فشار مالی و روانی هستم ، از خودم می پرسم چرا تحصیلاتم را ادامه ندادم ، یعنی مهندسی برق ، و ای کاش اصلاً از من عکاسی نشده بود! اما جمله هنوز تمام نشده است ، صدای شاتر دوربین را به یاد می آورم و می گویم که باید دوباره شروع کنم.
بختیار در پاسخ به این س ofال که آیا روزهای کرونا تاثیری بر دید عکاسی وی گذاشته است ، همچنین می گوید: بهتر است عکاسی که قرار است چنین موضوعاتی را از دست بدهد ، اصلاً نگاه نکند. به طور هم زمان ، من معتقدم که بعضی اوقات برخی دشواری ها باعث ایجاد دیدگاه های جدید می شوند. به عنوان مثال ، من قبلاً به دنیای اطرافم توجه نکردم. از آنجا که قبلاً در سراسر ایران عکس می گرفتم و اکنون که به منطقه کوچکی که در آن زندگی می کنم محدود شده ام ، خوب نگاه می کنم و می بینم که چند موضوع جدید برای عکاسی وجود دارد.
وی یادآوری می کند: “در این زمان می توانم جهان اطراف خود را بهتر ببینم و خوشحالم که هنوز می توانم کوله پشتی عکس 71 ساله را روی شانه خود حمل کنم.” بعضی از عکاسان وقتی کوله پشتی دوربین را آزاد می کنند می گویند “آخیش” ، اما من وقتی آن را روی شانه ام می گذارم می گویم. این در حالی است که اکنون اوضاع بسیار راحت شده است. در گذشته ، وقتی عکس های مشابه می گرفتیم ، باری که حمل می کردیم بسیار زیاد بود. یادم می آید وقتی در بازار عکاسی می کردم ، گاهی حتی حواسم را حواسم بود به باربرها!
انتهای پیام