«بوتیک»؛ قصه از یک شلوار جین برفی شروع شد
حمید نعمت الله پس از سال ها تجربه دستیار کارگردان برای فیلمسازان حرفه ای مانند مسعود کیمیایی و مرحوم ایرج قادری، اولین فیلم بلند خود را در سال 1381 بر اساس فیلمنامه خودش ساخت. فیلمی که می توان آن را غافلگیرکننده نامید 22. جشنواره فجر و سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول را نیز برای او به ارمغان آورد.
از منظر بازیگری، «بوتیک» ترکیبی تازه و جسورانه از بازیگران خوشنام و جوان زمان خود را در نقشهای اصلی و فرعی انتخاب کرد که هنوز هم یکی از نقاط قوت حرفهای آنها محسوب میشود. پس از گذشت دو دهه، محمدرضا گلزار در نقش جهان / جهانگیر همچنان بهترین است. گلشیفته فراهانی در نقش اتی / احترام، رضا رویگیری در نقش شاپوری و البته بازیگران نقش های کوچکتر مانند حامد بهداد، افشانا شیره آزاد، علی علایی و …. همچنان خاطره انگیز و مثال زدنی
جنبه های فنی «بوتیک» از نقاط قوت و تاثیرگذار فیلم است که نقش مهمی در ماندگاری آن تا به امروز دارد. از فیلمبرداری استاد محمود کلاری تا تدوین محمدرضا معینی، نقاشی چهره نامرئی محمدرضا قمی و البته مسعود بهاری نازنین گمشده. این فیلم به یاد او تقدیم شده است.
داستان «بوتیک» از ماه ها قبل از شروع فیلم شروع شد. روزی که اتی به فروشگاه مد در شهر غرب رفت و در حالی که چشمانش به شلوار جین سفید برفی خیره شد، اما پول کافی نداشت، چشم جهان او را نیز جلب کرد و حالا صبح زود می خوابد. شهر؛ برخورد تصادفی این دو دوربین فیلم را روشن می کند.
این ماقبل تاریخ به شکلی ظریف و حساب شده در ابتدای فیلم ارائه می شود تا دفع تصادف این رویارویی تعدیل شود و در عین حال زمینه ای ایجاد شود تا تنش بین جهان و اتی محدود به زمان بندی نشود. درام، اما ریشه دارتر و عمیق تر است.
نعمت الله این هوشمندی غیبی را به گونه ای جهت داده است که نه از اهمیت آن می کاهد و نه آن را سطحی و رایج جلوه می دهد. این قرائتی است که این عشق، رابطه عاطفی و کل تصویر را منحصر به فرد و تکان دهنده کرده است.
فیلمساز با پردازش و جریان سازی این رابطه عاشقانه در یک درام چند وجهی، زمینه ای را ایجاد کرده است تا موضوعات بیرونی و درونی فیلم به عاشقانه های تلخ و تراژیک محدود نشود. بلکه باید به موقعیت ها و مسائلی که جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد، دید آسیب شناسانه داشته باشد و تأثیر مستقیم و غیرمستقیم آنها را در روند این عشق بگذارد. از فقر و بدبختی و تنهایی گرفته تا دروغ و خیانت، اعتیاد و خیانت و حتی صفات مثبت انسانی مانند معصومیت و کودکی که با برچسب هایی مانند جنون و تباهی در روابط ظالمانه جامعه محکوم می شود و اتی نماد و دراماتیک آن است. . فرمی
فیلم «بوتیک» با جهان به عنوان شخصیت اصلی و شخصیت اصلی آغاز می شود که درون گرا و ساکت می شود و بدون نمایش دراماتیک، تصویر قهرمانی خاص را بازسازی می کند که در لحظه دست به اقدام و کنش نمادین می زند.
به همین دلیل است که فیلم با تمرکز بر روابط ویلایی و مردانه در یک خانه مشترک آغاز می شود، جایی که سرنوشت فقر آنها را با دردهای متفاوتی در کنار هم قرار داد تا هر کدام بتوانند داستان فرعی و سرنوشت های متفاوت خود را به دست گیرند. . یکی درگیر برق گرفتگی برای بازگشت به زندگی عادی است، دیگری در آستانه تماس است و … یکی شکست ابدی است که در پایان; او در آسانسوری گیر کرده است که او را به پایین می کشد.
بر این اساس است که جهان بدون اینکه به صورت کلاسیک و کلی ارائه شود، با سخنانی که نمی گوید و رفتارهایی که از خود نشان می دهد برای مخاطب ملموس و دلسوز می شود. وقتی او یک ماه پیش از شلوار جین به عنوان بهانهای برای ورود به دنیای اتی و دنبال کردن تحولات خود استفاده میکند، تبدیل به یک قهرمان متفاوت با رئالیسم آشکار میشود.
قهرمانی که در فرآیند عطر زدن به زخم های اتی، بی اختیار او را به عنوان یک شکارچی اهلی می کند و در آنجا داستان های برابر با عشق به روز می شوند و منجر به خوانش متفاوتی از یک مثلث عشقی می شوند. این تمایز همانطور که قبلا ذکر شد ناشی از بسط شخصیت ها و نگاه نعمت الله به دنیای بازی و سه ضلع این مثلث است که با رفتار و رفتار خود کلیشه (رقیب/ شر، معشوق و معشوق) را تغییر داده و دگرگون می کند. جهان بینی او انجام می دهد.
درون گرایی جهان، کودکی اتی و معاشقه برهنه آرین شاپوری از جمله ویژگی هایی است که با تراشیدن از دریچه نعمت الله، ویژگی های این شخصیت ها را شکل می دهد و شکل آشنای آن ها را بیشتر به شخصیت های پردازش شده و منحصر به فرد با شخصیت های جدید تبدیل می کند. خواندن
فیلم با پیروی از شخصیت جهان که پس از برخورد تصادفی با اتی در خیابان همراه با مخاطب و میزان دانش و اطلاعات او حرکت می کند، روندی پیشرو دارد. این چیدمان به نشان دادن همدردی دنیای بیرون با مخاطب و در عین حال جذب هویت بیشتر کمک کرده است زیرا مخاطب احساس می کند در پیشبرد مسیر قهرمانانه ای که در پیش گرفته است با جهان هماهنگ است.
به این ترتیب، پرسه زدن در خطوط اضافی و گسترش برخی از آنها، مانند خانه مجرد و خانه ته دنیا، مهرداد (حمید بهداد) و ژاله (افسانه چهره آزاد) غیر ضروری و نامتقارن نیست. اما آماده سازی افسانه ای برای تکمیل پازل شخصیت و تصویر جهان. ; هر چند به روشی غیر کلاسیک که آنها را مهم و موثر می کند.
در عین حال، این نگاه به طراحی نمایشنامه، داستان و شخصیت ها مانع از یک طرفه و محدود شدن فیلم در قالب یک مثلث عشقی تراژیک می شود و نگاه فیلم را به مفاهیم گسترده تری مانند آسیب پذیر و آسیب دیده گسترش می دهد. مردم. از یک جامعه بیمار و به طور خلاصه و در اپلیکیشن ریشه این آسیب ها بررسی می شود.
اگر امروز پس از گذشت دو دهه، «بوتیک» همچنان یک فیلم مهم و ارجاعی در کارنامه نعمت الله (به ویژه به عنوان اولین فیلم) و سینمای ایران است، بیش از هر چیزی متاثر از این فیلم چند وجهی است و به یک ختم نمی شود. قالب از پیش تعیین شده درام است
نکته اصلی این است؛ نگاه دقیق و دلسوزانه نعمت الله به مردم عادی، آسیب پذیر و آسیب دیده از تعاملات جامعه بیمار، جایی که فساد پول و قدرت سرلوحه آن است، در دیگر فیلم های این فیلمساز نیز ظاهر شده و بیان مناسبی دارد. برای بازی اصلی این ویژگی حاکی از نگرانی عمیق او نسبت به جامعه اطراف و مردم عادی است، زیرا حمید نعمت الله قهرمانان منحصر به فردی در درام زندگی شخصی او به نظر می رسد.
* منتشر شده در مجله نماوا