تاریخچه حماسی طلائیه در یک نگاه
طلائیه سالهای سال در آرامش و سکوت روزگار میگذراند تا اینکه جنگ تحمیلی از سوی عراق آغاز شد و در سالهای میانی جنگ بر اساس تجربیاتی که در میادین نبرد به دست آورد تاکتیکهای جدیدی آغاز کرد. به تناسب آن فرم و شکل مناسب به خود داده به همین خاطر مواجهه با دشمن برای رزمندگان، در ابعاد جدید تبعا نیازمند بهکارگیری تاکتیکها و تدابیر جدید بود، از هرگونه رکود در امر جنگ جلوگیری شود.
به دلیل اهمیتی که منطقه طلائیه بر کل عملیات داشت، ضرورت مقاومت و ایستادگی نیروها در آن مدام از سوی مسوؤلان در اتاق جنگ گوشزد میشد. به همین خاطر پس از آنکه محور زید با عدم موفقیت مواجه شد «حسین خرازی» فرمانده لشکر امام حسین (ع) فراخوانده شد تا ماموریت طلائیه به وی واگذار شود.
به گزارش کندوج، طلائیه شبهای زمستانی سرد و روزهای تابستانی بسیار گرمی دارد. در اواسط فصل گرما حرارت در این منطقه اکثرا از ۵۰ درجه سانتیگراد میگذرد. زمین طلاییه، هموار و سطح آن پوشیده از خاک و رسوب نمک است. در زمان بارندگی با طغیان آب هور بیشتر طلاییه هم به زیر آب میرود. طلاییه تابع بخش هویزه و دهستان بنیصالح است و دارای قدمت چندانی نیست.
طلائیه سالهای سال در آرامش و سکوت روزگار میگذراند تا اینکه جنگ تحمیلی از سوی عراق آغاز شد و در سالهای میانی جنگ بر اساس تجربیاتی که در میادین نبرد به دست آورد تاکتیکهای جدیدی آغاز کرد. به تناسب آن فرم و شکل مناسب به خود داده به همین خاطر مواجهه با دشمن برای رزمندگان، در ابعاد جدید تبعا نیازمند بهکارگیری تاکتیکها و تدابیر جدید بود، از هرگونه رکود در امر جنگ جلوگیری شود.
سپاه پس از عملیات والفجر مقدماتی، با تشکیل یک قرارگاه منطقهی هور را انتخاب کرد و تلاشهای مقدماتی خود را آغاز نمود تا از این طریق، فضای مناسب برای ادامهی نبرد فراهم آید. طلائیه به عنوان محوری اصلی برای هدایت و حفظ پیروزی در عملیات خیبر، منطقهای کلیدی محسوب میشد. رزمندگان ایرانی از این منطقه باید به جزایر مجنون شمالی و جنوبی و تاسیساتی که در آن محور بود از جمله دکلهای برقی، دکلهای تقویتی رادیو تلویزیون، تاسیسات و کارخانههای کاغذسازی و جادههای نفت یورش میبردند.
مرحلهی اول عملیات خیبر در ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه سوم اسفند سال ۱۳۶۲ با رمز یا رسولالله (ص) آغاز شد. در مرحله دوم عملیات خیبر، تمرکز آتش دشمن در طلائیه که زمینی بسیار محدود را شامل میشود، فوقالعاده بود؛ به طوری که در یک لحظه چند صد قبضه سلاح منحنیزن از جمله توپ و خمپاره، به طور همزمان بر روی این منطقه آتش میریختند و به قول رزمندگان زمین را شخم میزدند چنانکه شهید میثمی که در آنجا حاضر بود میگفت: «هرکس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود میایستاد». به خاطر اهمیتی که منطقه طلائیه بر کل عملیات داشت، ضرورت مقاومت و ایستادگی نیروها در آن مدام از سوی مسوؤلان در اتاق جنگ گوشزد میشد. به همین خاطر پس از آنکه محور زید با عدم موفقیت مواجه شد «حسین خرازی» فرمانده لشکر امام حسین (ع) فراخوانده شد تا ماموریت طلائیه به وی واگذار شود.
در همان شب، لشکر امام حسین (ع) آماده تهاجم به دشمن شد و نبردی سخت درگرفت که تا صبح به طول انجامید. آن شب نیروهای لشکر در طلائیه شب خونینی را پشت سر گذاشتند. مرحله سوم عملیات با توجه به فشارهای دشمن عمدتا به منظور حفظ جزایر مجنون شمالی و جنوبی بود. در عملیات خیبر، دشمن بعثی برای اولین بار به طور گسترده از بمبهای شیمیایی استفاده کرد این مساله عمدتا به علت هراس او از جاگیر شدن نیروهای خودی در منطقه صورت گرفت. رژیم عراق پس از ناامیدی از بازپسگیری جزایر شمالی و جنوبی مجنون، دیوانهوار شروع به بمباران شیمیایی کرد و شدت آن به قدری بود که حتی یگانهای خودش را نیز از این بمباران بینصیب نماندند.
در این عملیات مجموعا ۱۱۸۰ کیلومتر از زمینهای منطقه آزاد شد که به ترتیب ۱۰۰۰ کیلومتر در هور، ۱۴۰ کیلومترمربع در جزایر و ۴۰ کیلومترمربع در طلائیه را شامل میشد و بعد از آن عملیات میمک و بدر نیز انجام پذیرفت و نشان داد ایران علیرغم کمبود تجهیزات مناسب دشمن را شدیدا متزلزل کرد و به غرب نشان داد که تنها تکنولوژی و حمایتهای همهجانبه سیاسی و اقتصادی نمیتوان عراق را سرپا نگه داشته، از آسیبپذیری اساسی مصون و محفوظ بدارد. عملیات بدر جایگاه ویژهای در ارتقا و رشد ابعاد فکری و عملی سازمان رزم نیروهای ایرانی داشت و دورنمایی ترسیم کرد که بعدها فتح فاو بخشی از ثمره آن بود. اکنون سالها از جنگ میگذرد و سالهاست که دیگر در طلائیه و مناطق عملیاتی اطراف آن پیکر شهیدی پیدا نشده. علی محمودوند و دوستانش در تفحص همه جنازههای گم شده را پیدا کردند: اما شب هنگام، وقتی هور در تاریکی فرو میرود و طلائیه آهنگ خفتن میکند، هنوز میتوان از این سرزمین صدای گامهای شهیدان و آوای رحیلشان را شنید. «طلائیه و شهیدانش تا ابد جاودان خواهند ماند»
انتهای پیام