تحلیلی از رخدادهای اشاره شده در سوره «قصص»
کندوج/اصفهان در فصل دوم سلسله نشستهای قرآن به مثابه متن ادبی رخدادهای اشاره شده در سوره قصص مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
امیر احمدنژاد، عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان در این نشست با بیان اینکه اگر بخواهیم ساختار «ژرار ژنت» را حرکت دهیم، ابتدا باید عنصر زمان را مشخص کنیم، اظهار کرد: ژرار ژنت میگوید: «قرآن پیچیدگیهای خود را دارد و این چنین الگویی را طرح کرده و خیلی متمرکز داستان را جلو میبرد».
وی با اشاره به اینکه سوره قصص برای سومین بار در داستان حضرت موسی(ع) مطرح شده است، افزود: در این سوره کودکی موسی(ع) روایت میشود و سپس ماجرای زنان موسی و آتشی که از آن بیرون میآمد و کاخ فرعون را بیان میکند که به سحر و جادوهای فرعون و معجزههای موسی(ع) اشاره دارد و درباره عصای موسی، قوم بنیاسرائیل و ماجرای سامری نیز صحبت میکند.
عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان با بیان اینکه در سوره قصص با تحلیل حوادث ماجرای موسی(ع) از بدو تولد تا فرار از مصر و درگیریهای آن با لحن دیگری سخن گفته است، اظهار کرد: بعد از “بسم الله الرحمن الرحیم”، خیلی سریع با حروف مقطعه “طسم” روبرو میشویم و در ادامه میفرماید: «تِلْک آیاتُ الْکتَابِ الْمُبِینِ “﴿۲﴾”نَتْلُو عَلَیک مِنْ نَبَإِ مُوسَی وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ»، در اینجا، خطاب به اولین زمانی است که آیات برای پیامبر تلاوت میشود و ایشان مخاطب این داستان است و بهعنوان اولین نفری که این قصه و ماجرای موسی و فرعون را میشنود و بعد نیز این قصه گام به گام روایت میشود.
احمدنژاد با اشاره به اینکه شروع کار با تحلیلی از دورهای است که موسی در آن زندگی میکند، اما زمان آن مشخص نیست، ولی حکایتی است که اتفاق افتاده، ادامه داد: خداوند در قرآن میفرماید: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیعًا یسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ یذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیسْتَحْیی نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدِینن»؛ بیگمان فرعون در زمین برتری جست و اهل آن را گروهگروه کرد، این تحلیلی است که قرآن بهطور کلی از روشی که فرعون انجام میداد، بیان میکند. در واقع قرآن میفرماید فرعون گروهی از آنها را به ضعف و ناتوانی میکشاند، پسرانشان را سر میبرید و زنانشان را برای خدمت زنده نگه میداشت، بیتردید او از مفسدان بود.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه قرآن در اینجا از فضایی که برای آن دوره است، فاصله میگیرد و بهطور کلی تفکیک میکند، افزود: در ادامه میگوید “وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ و میخواهیم بر کسانی که در زمین به استضعاف کشیده شدهاند، منت گذاریم و آنان را پیشوایان سازیم، و آنان را وارثان زمین قرار دهیم.”
وی افزود: این روایت نشان میدهد که فرعونها و هامونها بهعنوان نماد قدرتمندان هستند. «ـوَنُمَکنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کانُوا یحْذَرُونَ»
وی ادامه داد: به طور مستقیم قرآن وارد داستان میشود که از یک گره شروع میکند و به نوعی پیشگویی آینده خواهد بود و آن اینکه فرعون حکم را خواهد داشت و از آن چیزی که میترسند، خداوند به آنها خواهد داد. باگفتن آیه “وَأَوْحَینَا إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیک وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ» گفت: و به مادر موسی وحی کردیم که او را شیر ده و چون بر او بیمناک شدی او را در نیل بینداز و مترس و اندوه مدار که ما او را به تو باز میگردانیم و از زمره پیمبرانش قرار میدهیم.»
احمدنژاد ادامه داد: این پیشگویی مایه اندوه دشمن خواهد شد و اشاره به سرنوشت این ماجرا میکند که فرعون و هامون و سربازان خطاکار بودند و این خطاها در تصمیمگیری آنها عامل نابودی است، “فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیکونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا ۗ إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کانُوا خَاطِئِینَ.”پس هنگامی که مادر موسی او را به دریا افکند، خاندان فرعون او را از آب بر گرفتند، تا سرانجام دشمن و مایهٔ اندوهشان شود، مسلماً فرعون و هامان و لشکریانشان خطا کار بودند.
وی با اشاره به اینکه همسر فرعون برای اولین بار در بخشی از قرآن آمده است و به موسی ایمان میآورد، بیان کرد: “وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَینٍ لِّی وَلَک ۖ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَیٰ أَن ینفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا یشْعُرُونَ.”و آسیه همسر فرعون گفت :«این کودک نور چشم من و توست! او را نکشید، شاید به ما سود بخشد، یا او را به فرزندی گیریم» و آنان از عاقبت آن بیخبر بودند و نمیفهمیدند.
این استاد دانشگاه اصفهان با اشاره به اینکه هنگامیکه قرآن بتواند حال ماضی به کار ببرد و یکزمان جدیدی به شمار رود، اضافه کرد: قرآن به طورکلی و شفاف میگوید نمیفهمند و متوجه نمیشوند و خطاکار هستند، یکی از کلیدواژه سوره قصص است که مداخله شگفتانگیزی انجام نمیدهد و در جایی شعورشان را میگیرد و تحلیل انجام میدهند.
وی گفت: وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَیٰ فَارِغًا ۖ إِن کادَتْ لَتُبْدِی بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَیٰ قَلْبِهَا لِتَکونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ(۱).
و قلب مادر موسی از همهچیز تهی گشت، اگر دل او را به ایمان محکم نکرده بودیم تا از باور دارندگان باشد، نزدیک بود آن راز را فاش کند.
احمدنژاد با اشاره به اینکه اگر بخواهیم توالی را داشته باشیم، هنگامی است که آن را پرتاب در آب کرد و فرعونی ها متوجه نشدند، افزود: وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ ۖ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَهُمْ لَا یشْعُرُونَ (۱۱)
و مادر موسی به خواهر او گفت: «به دنبالش برو» پس خواهرش او را از دور دید، در حالی که آنها بی خبر بودند.
وی تاکید کرد: منظور از حرام کرده بودیم زمانی است که موسی شیر و سینه هیچ کدام از زنان را نمیپذیرفت. «وَحَرَّمْنَا عَلَیهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّکمْ عَلَیٰ أَهْلِ بَیتٍ یکفُلُونَهُ لَکمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ؛ و پستان همهٔ زنان شیر ده را از پیشبر او حرام کردیم، آنگاه خواهرش گفت: «آیا شما را به خانوادهای راهنمایی کنم که او را برایتان نگه دارند در حالی که آنها خیر خواه او باشند؟!».
احمدنژاد بیان کرد: تمام شخصیتهایی که در قصه موسی داریم همه یک مسیر رشد و تعالی را طی میکنند؛ «فَرَدَدْنَاهُ إِلَیٰ أُمِّهِ کی تَقَرَّ عَینُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَٰکنَّ أَکثَرَهُمْ لَا یعْلَمُونَ؛ پس او را به مادرش باز گرداندیم تا چشمش روشن شود و غمگین نباشد و تا بداند که وعدهٔ الله حق است و لیکن بیشتر آنها و مفسدین نمیدانند.»
این استاد دانشگاه اصفهان درباره اینکه به موسی نیرومندترین حالت حکمت و علم داده شد و پیشگویی برای پیامبری آن را میتوان صحبت کرد، افزود: قرآن میفرماید: «وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَیٰ آتَینَاهُ حُکمًا وَعِلْمًا ۚ وَکذَٰلِک نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ؛ و چون موسی به مرحله بلوغ و کمال قوت رسید و برومند شد، به او حکمت و علم دادیم، و این گونه نیکوکاران را پاداش میدهیم.»
وی تاکید کرد: قرآن طبق الگویی جلو میرود و قابل استخراج است. قرآن در روایت بخشها را که میخواهد در آن تأکید و تحلیل کند، از آن استفاده میکند. ما بحث روایت قرآن را در زمان داریم و با عنصر زمان خیلی بازی کرده و در مراحل مختلف روایت خیلی جلو عقب رفتن مواجه هستیم و زمان با یک سرعت ثابت جلو نمیرود.
انتهای پیام