سقف کوتاه آرزوهای “حنان”؛ از رویای مدال تا آوارگی

کندوج/خوزستان «ویلچر، بشقاب و امید»، تمام دنیای حنان، بانوی ورزشکار خوزستانی، این روزها با مشکلات زیادی در زندگی اش مواجه شده و آسمان بام خانه اش شده است. ورزشکاری که باید به فکر مدال پاراآسیایی بود، حالا دغدغه و ترسش سقفی برای زندگی است.

آرزوهای کوتاه سقف "خروس";  از رویای مدال گرفته تا مهاجرت

صبح روز 5 دی 1365 بود که حنان کعب عمیر برای انجام تست از خانه خارج شد و در حال عبور از یکی از خیابان های اهواز بود که از پشت با وانت و سپس پراید برخورد کرد. سپس یک ماشین او در کنار جاده فرود می آید. روی زمین می افتد تا این لحظه آخرین باری باشد که حنان با پاهایش خیابان ها را لمس می کند.

به گزارش کندوج، حنان که در 28 سالگی به دلیل ضایعه شدید نخاعی از کار افتاده، 15 سال است که با دو دخترش روزهای سختی را پشت سر می گذارد. البته او هم مثل خیلی از معلولان دیگر ناامید نیست، روزی که با معلولیت دست و پنجه نرم می کرد با ورزش معلولان آشنا شد و این ورزش امیدش را دو چندان کرد.

در این روز که حنان برای فرار از مشکلات عدیده زندگی اش چندین ساعت تمرین پرتاب دیسک می گذراند، شاید فکرش را هم نمی کرد که روزی عنوان قهرمانی کشور را به دست آورد و با توجه به کارنامه اش یکی از احتمالات باشد. برای کسب مدال نقره یا حتی مدال طلای پاراآسیایی.

بار دیگر به سراغ این زن با انگیزه و مصمم به نام حنانی رفتیم که اکنون سرپرست خانواده است و به اعتراف خودش مشکلاتش بیشتر و نقطه کور زندگی اش سخت تر است. اگرچه حنان این بار اشک نریخت و صدایش نمی لرزید، اما پشت حرف هایش غم زیادی وجود داشت که گفتن چند جمله را برایش سخت کرده بود: «مستأجر جوابش را داده و نمی کند. پولی برای اجاره مکان دیگری داشته باشید. حنان علاوه بر نگرانی در مورد آینده دخترانش و محل زندگی آنها، نگران است که مشکلات زندگی بر روی موفقیت او در مسابقات پاراآسیا تأثیر بگذارد.

او می گوید با وجود اینکه شانس کسب مدال نقره آسیا را دارم اما برای گرفتن گردنبند طلا آنقدر تمرین می کنم، اما می ترسم؛ اما می ترسم به مدال نقره برسم. می ترسم بعد از این روزهای سخت که سقفی برای من و دخترانم زیر این آسمان نیست، روزی مشکلاتم از من قوی تر شود و نگذارند به هدفم برسم، هدفی که برای اثباتش خیلی تلاش کردم. که در روزهای اوج ناکامی معلول ندارید تنهایی می تواند موفق شود و این بار بلند بخندد و اشک شوق بریزد.

گفت وگوی کندوج با حنان کعب عمیر را در زیر می خوانید:

وی ادامه داد: از نظر شرایط فعلی و روز ورزشی در شرایط بسیار خوبی هستم، شرایط تمرینی ام خوب است و زیر نظر خانم زهرا کرم زاده که مربی ماهری هستند هر روز به طور منظم و فشرده تمرین می کنم، در حال حاضر پرتاب دیسک رکورد در رده F53 نقره آسیا هم بالاتر است و تمرینات سختی را انجام می دهم تا رکوردم به طلای آسیا برسد و بتوانم این کار را انجام دهم.

در حال حاضر تمام دغدغه ام کسب مدال در بازی های پاراآسیایی است و جدا از مشکلات قبلی زندگی، این روزها با مشکلات بیشتری مواجه هستم. البته نمی خواهم بگویم ناامید هستم، اما تحمل این حجم از مشکلات بسیار سخت است و برای من هم همینطور است، زیرا باید با خیالی آسوده تمرین کنم و کوچکترین اجازه ندهم. مشکل بر تمرین و رکورد من تأثیر می گذارد

مدتی است که صاحبخانه قبلی ام که با من رفتار خوبی داشت و شرایط من را درک می کرد و با پرداخت 35 میلیون تومان رهن، مستاجر او بودم، خانه اش را به دیگری فروخته و صاحبخانه جدید می گوید باید 150 میلیون تومان بدهی. برای وام مسکن با اینکه حتی چند روزی را برای اجاره و رفتن به محل تمرین وقت گذاشتم و اگر حمایت مربی ام نبود، دیگر نمی توانستم تمرین کنم.

این مشکلات به یک دغدغه بزرگ برای من تبدیل شده است. دوران بسیار سختی را می گذرانم و به تازگی سرپرست خانواده شده ام و نمی دانم چگونه این شرایط را مدیریت کنم. در این شرایط وسایلم را کجا ببرم و با این پول خانه را کجا رهن کنم؟ من از کل این مشکل شوکه شده ام.

این روزها روزهای سختی است و با اینکه خیلی ها به من قول کمک داده اند و به امید موفقیت از من خواسته اند که بیشتر تمرین کنم، اما به قولشان عمل نکردند و فقط به خانه ام آمدند و قول دادند و سپس رفتند. چالش ها و مسائل.

قرار است در بازی های پاراآسیایی شرکت کنم و این مسائل واقعا نباید من را نگران کند. الان زمانی است که فقط باید به هدفم یعنی کسب مدال فکر کنم تا بهترین باشم، اما با این مشکلات روحیه ام آسیب دیده است، اما برای حضور در تمرینات باید از نظر روحی در وضعیت خوبی باشید. زمین با اینکه سعی می کنم مشکلات مرا شکست ندهند، اما در زندگی تنها هستم و دو دختر دارم، اما زندگی در این شرایط اقتصادی سخت است.

باور کنید اگر دغدغه هایم کم می شد به بهتر شدن رکورد و کسب مدال طلا در آسیا با شرایط بسیار بهتر فکر می کردم. داشتن اضطراب روانی بسیار سخت است و روزها و شب های سختی را سپری می کنم. روزهایی که حتی سخت تر از ضایعه نخاعی من هستند.

ای کاش غیر از این ورزش، ورزش دوستانی هم بودند که به سراغ افرادی مثل من می آمدند و دست ما را می گرفتند تا در شرایط بهتری به سربلندی فکر کنم. من واقعاً نمی توانم ورزش را رها کنم زیرا آنها دنیای جدیدی را برای من به عنوان یک فرد معلول باز کرده اند.”

در سال 1397 که کندوج گزارشی از زندگی حنان و دخترانش که یکی از آنها نیز در مدرسه ویژه کودکان تحصیل می کند منتشر کرد، مدیر سابق ورزش و جوانان خوزستان به دیدار این ورزشکار رفت و قول حل مشکلات او را داد اما حنان می گوید که آنها، نزد او آمدند، فقط وعده دادند; اکنون که مشکلات حنان بزرگتر شده است، انتظار می رود خیرین ورزشی و مسئولان بهزیستی خوزستان این روزها پای کار بیایند و درد حنان را تسلی دهند تا پیش از رسیدن به آرزوی قهرمانی، پاهایش را به دلیل مشکلات زیاد از دست ندهد. جوایز در سطح بین المللی

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا