فرار ناموفق به آلمان بعد از سرقت ۴ کیلو طلا

فرار ناموفق به آلمان بعد از سرقت ۴ کیلو طلا
آفتاب‌‌نیوز :

بدنبال اعلام این خبر کارآگاهان وارد عمل شده و در تحقیقات مشخص شد 4 کیلو طلا که داخل کیف مرد طلافروش بوده به سرقت رفته و مرد طلافروش مورد ضرب و شتم سارقان قرار گرفته و در بیمارستان بستری است.

مالباخته پس از بهبودی در تحقیقات گفت: من طلافروش کیفی هستم از طلافروش‌ها سفارش می‌گیرم و به کارگاهی در حوالی بازار می‌روم و بعد از اینکه کارگاه سفارش‌ها را آماده کرد، طلاها را به طلافروشی‌ها می‌رسانم. چند روز قبل سفارش 4 کیلو طلا از سوی چند طلافروشی داده شد و من سفارش را به کارگاه دادم.
شب حادثه طلاها را از کارگاه تحویل گرفتم و به خانه آوردم و صبح با کیفی که حاوی طلا بود راهی طلافروشی شدم. از خانه‌ام خارج شدم تا سوار تاکسی شوم که ناگهان دو نفر سوار بر موتورسیکلت راهم را سد کردند. آنها با چاقو به جانم افتادند و چند ضربه هم با چاقو زدند و کیف حاوی طلاها را سرقت کردند.

سرقت بدون سرنخ
با گزارش این سرقت؛ کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند، دوربین‌ها تصاویر سرقت را ضبط کرده بود اما سارقان هیچ رد و سرنخی ازخود به جا نگذاشته بودند.

از سویی خبر سرقت 4 کیلو طلای کیفی، در کانال صنف طلافروشان منتشر شد و مشخصات طلاها نیز همراه این خبر پخش شد.

با این احتمال که سارقان اقدام به فروش طلاهای سرقتی کنند، آموزش‌های لازم به طلافروشان داده شد.
چند روز از این سرقت گذشته بود که مرد طلافروشی با پلیس تماس گرفت، او در حالی که به آرامی صحبت می‌کرد، گفت: لحظاتی قبل دو مرد جوان چند انگشتر طلا را برای فروش به مغازه‌ام آوردند.

انگشترهای طلا مشابه طلاهایی است که سرقت شده است. من سعی می‌کنم، به بهانه‌ای آنها را معطل کنم تا مأموران پلیس بیایند.
بدنبال این تماس بلافاصله مأموران پلیس راهی طلافروشی شدند و دو مرد را دستگیر و به اداره آگاهی منتقل کردند. زمانی که تصاویر متهمان بدست آمده از دوربین‌های مداربسته محل سرقت با متهمان تطبیق داده شد، مأموران دریافتند یکی از سارقان همان لباسی را که روز سرقت بر تن داشته پوشیده است.

بدین ترتیب متهمان به سرقت طلاها اعتراف کردند و مدعی شدند سردسته و مغز متفکر این سرقت، مرد جوانی به نام وحید است. با اطلاعاتی که آنها در اختیار تیم تحقیق قرار دادند، کارآگاهان موفق به دستگیری او شدند و همه متهمان در اختیار کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شدند.

گفت‌وگو با سردسته باند

چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟
مالباخته از اقوام دور ماست و از طرفی من در کارگاه طلافروشی که او سفارش طلا می‌داد، کار می‌کردم. زمانی که می‌دیدم او بدون در نظر گرفتن مسائل امنیتی با پای پیاده کلی طلا داخل کیفش قرار می‌دهد و سوار بر خودروهای عبوری طلاها را به طلافروشی‌ها می‌برد، وسوسه شدم که سرقت کنم.
نترسیدی لو بروی؟
من خودم در سرقت نبودم همدستانم هم سابقه‌دار نبودند.
با همدستانت چطور آشنا شدی؟
از گنده لات‌های محل بودند. وقتی نقشه را گفتم قبول کردند. چند روزی او را تعقیب کردند تا اینکه در فرصت مناسب سرقت کردند.
با طلاهای سرقتی چه کردی؟
همدستانم بعد از سرقت نزد من آمدند و 2 کیلو از طلاها را به آنها دادم و دو کیلو را برای خودم برداشتم. من با فروش طلاها، دو خودروی مدل بالا خریدم و مقداری هم دلار. بلیت هم گرفتم، می‌خواستم از ایران به ترکیه و بعد هم به آلمان بروم. البته قبل از رفتنم می‌خواستم ماشین‌ها را بفروشم و تبدیل به دلار کنم.

دکمه بازگشت به بالا