معرفی فیلم سرنیتی (Serenity)

فیلم سرنیتی به دو اثر سینمایی مستقل اشاره دارد که با وجود نام یکسان، ژانر، داستان و تیم تولید کاملاً متفاوتی دارند. یکی دنباله ای بر سریال علمی-تخیلی محبوب «فایرفلای» و دیگری تریلری معمایی با پیچش های ذهنی است. این اشتراک نام، اغلب باعث سردرگمی علاقه مندان به سینما می شود که به دنبال اطلاعاتی درباره یکی از این دو اثر هستند و ناخواسته با اطلاعات مربوط به دیگری مواجه می شوند. شناخت تفاوت های بنیادین این دو فیلم «سرنیتی» برای هر سینمادوستی ضروری است تا بتواند تجربه تماشایی دقیقی داشته باشد.

در دنیای سینما، گاهی پیش می آید که یک عنوان برای چندین اثر کاملاً مجزا به کار گرفته شود، و «سرنیتی» نمونه بارز این اتفاق است. این نام، که در لغت به معنای «آرامش» یا «صفا» است، به طور متناقضی برای دو فیلم با ماهیت هایی کاملاً متفاوت انتخاب شده است. یکی، سفری پرماجرا و اکشن به اعماق فضا را روایت می کند و دیگری، معمایی روان شناختی است که در اعماق ذهن شخصیت ها و پیچیدگی های واقعیت کاوش می کند. در این مقاله، به معرفی جامع هر دو فیلم «سرنیتی» می پردازیم؛ از پیشینه و داستان هر یک گرفته تا بازیگران، جنبه های فنی، و مهم تر از همه، مقایسه تفاوت های کلیدی آن ها تا ابهامات موجود کاملاً برطرف شود و بیننده بتواند مسیر تماشایی خود را با آگاهی کامل انتخاب کند.

فیلم Serenity (سال 2005): اوج ماجراجویی فضایی در دنیای فایرفلای

در سال ۲۰۰۵، نام «سرنیتی» برای بسیاری از علاقه مندان به ژانر علمی-تخیلی، یادآور یک امید دوباره بود؛ امیدی که پس از کنسل شدن زودهنگام سریال محبوب «فایرفلای» (Firefly) در سال ۲۰۰۲، توسط خالق آن، جاس ویدون، زنده شد. این فیلم نه تنها یک دنباله سینمایی بود، بلکه تلاشی برای به سرانجام رساندن داستان ها و شخصیت هایی که در طول تنها ۱۴ قسمت از سریال، جایگاه ویژه ای در قلب طرفداران پیدا کرده بودند. «سرنیتی ۲۰۰۵» که توسط خود جاس ویدون نوشته و کارگردانی شد، یک وسترن فضایی تمام عیار با رگه هایی از اکشن و علمی-تخیلی بود که میراث سریال اصلی را با شکوهی درخور، به پرده سینما آورد.

کلیات و پیشینه Serenity 2005

«فایرفلای» با ترکیبی منحصربه فرد از المان های وسترن و علمی-تخیلی، روایتی از خدمه کشتی فضایی «سرنیتی» بود که در حاشیه کهکشان، زندگی ای فراتر از قانون را تجربه می کردند. با وجود تحسین منتقدان و طرفداران، شبکه فاکس سریال را به دلیل رتبه بندی پایین متوقف کرد، اما پافشاری هواداران و استقبال از فروش دی وی دی ها، یونیورسال استودیوز را متقاعد ساخت که به ویدون فرصت ساخت یک فیلم بلند را بدهد. این فیلم به عنوان پایانی برای خطوط داستانی ناتمام سریال عمل کرد و به بینندگان اجازه داد تا با شخصیت های محبوب خود وداع کنند. لحن «ویدونی» فیلم، ترکیبی از دیالوگ های هوشمندانه، طنز تاریک، و لحظات عمیقاً احساسی بود که از ویژگی های برجسته آثار او به شمار می رود.

داستان و خلاصه ای از پیرنگ اصلی Serenity 2005

بیننده در این فیلم بار دیگر به قلب دنیای «فایرفلای» پرتاب می شود و خود را در کنار ناخدای کاریزماتیک و بدبین، مالکوم مال رینولدز و خدمه رنگارنگ کشتی «سرنیتی» می یابد. زندگی آن ها، همانند همیشه، بر محور قاچاق، دزدی های کوچک، و فرار از چنگ «اتحاد» (Alliance)، دولت مرکزی مستبد، می چرخد. اما این بار، آن ها با معمایی بزرگ تر روبه رو هستند: گذشته اسرارآمیز «ریور تم»، دختری با توانایی های تله پاتیک و مهارت های رزمی فوق العاده که از آزمایشگاه های اتحاد گریخته است. هنگامی که یک «اپراتور» بی رحم و باهوش از سوی اتحاد مأمور می شود تا ریور را بازگرداند، مال و خدمه اش به عمق حقیقتی وحشتناک درباره منشأ و اهداف اتحاد پی می برند؛ حقیقتی که می تواند تمام کهکشان را ویران کند. این سفر آن ها را به سیاره ای فراموش شده به نام «میراندا» می کشاند، جایی که راز مخوفی در انتظار فاش شدن است. داستان فیلم به طور پیوسته بین اکشن هیجان انگیز، لحظات طنزآمیز، و عمق عاطفی شخصیت ها در نوسان است، و بیننده را به سفری پرمخاطره و کشف حقیقت دعوت می کند.

بازیگران اصلی و نقش آفرینی ها در Serenity 2005

یکی از نقاط قوت برجسته «سرنیتی ۲۰۰۵»، حضور همان بازیگران اصلی سریال «فایرفلای» بود که شیمی بی نظیر آن ها، قلب تپنده این جهان به شمار می رفت. ناتان فیلیون در نقش مالکوم رینولدز، ناخدای سرکش و کنایه پرداز کشتی، بازی درخشانی ارائه می دهد که هم جنبه های خشن و قهرمانانه و هم آسیب پذیری های او را به تصویر می کشد. سامر گلاو در نقش ریور تم، با نمایش هوشمندانه پیچیدگی های ذهنی و فیزیکی شخصیت خود، به یکی از به یادماندنی ترین نقش آفرینی های فیلم تبدیل می شود. چیویتل اجیوفور در نقش اپراتور، آنتاگونیست اصلی، با آرامش و قاطعیت خود، حضوری کاریزماتیک و تهدیدآمیز دارد و به عمق شخصیت پردازی فیلم می افزاید.

• ناتان فیلیون در نقش مالکوم رینولدز
• آلن تودیک در نقش هاب
• سامر گلاو در نقش ریور تم
• چیویتل اجیوفور در نقش اپراتور
• جینا تورس در نقش زوئی
• مورنا باکارین در نقش اینارا
• آدام بالدوین در نقش جین
• جوئل دیوید مور در نقش سایمون تم
• شان ماهر در نقش بریویر

تعهد این گروه از بازیگران به نقش هایشان، حتی پس از سال ها وقفه، ستودنی بود و این وفاداری به شخصیت ها، به مخاطب اجازه می داد تا بدون هیچ وقفه ای، دوباره به دنیای آشنا و دوست داشتنی «فایرفلای» بازگردد.

تولید و جنبه های فنی Serenity 2005

ساخت «سرنیتی ۲۰۰۵» پس از کنسل شدن سریال، با چالش های فراوانی روبه رو بود. بودجه ای محدودتر نسبت به فیلم های بزرگ علمی-تخیلی و فشار انتظار بالای طرفداران، از جمله این چالش ها بود. با این حال، جاس ویدون و تیمش توانستند با خلاقیت و هوشمندی، جلوه های ویژه و طراحی صحنه را به گونه ای به کار گیرند که حس و حال «جهان زندگی شده» سریال حفظ شود. کشتی «سرنیتی» با تمام کثیفی ها و فرسودگی هایش، همچنان نمادی از خانه ای متحرک برای خدمه سرکش خود بود. موسیقی متن گرگ ادمونسون نیز، با الهام از تم های وسترن و علمی-تخیلی، به خوبی اتمسفر فیلم را تکمیل کرد و لحظات اکشن و دراماتیک را تقویت نمود. فیلم با بودجه ای حدود ۳۹ میلیون دلار ساخته شد و در گیشه جهانی حدود ۴۰ میلیون دلار فروش داشت که اگرچه یک موفقیت تجاری بزرگ نبود، اما برای طرفداران، پایانی ارزشمند و لازم به شمار می رفت.

استقبال و نقدها از Serenity 2005

«سرنیتی ۲۰۰۵» با واکنش های غالباً مثبتی از سوی منتقدان و به خصوص طرفداران «فایرفلای» روبه رو شد. منتقدان، فیلم را به دلیل توانایی اش در جمع بندی یک داستان گسترده تلویزیونی، توسعه شخصیت ها، و سکانس های اکشن نفس گیر تحسین کردند. بسیاری آن را نمونه ای موفق از یک اقتباس سینمایی از سریال تلویزیونی دانستند که توانست هم به ریشه های خود وفادار بماند و هم برای مخاطبان جدید، بدون نیاز به تماشای سریال، جذابیت داشته باشد. جایگاه این فیلم در ژانر علمی-تخیلی، به عنوان یک اثر کالت و یک داستان سرایی کامل، تثبیت شد و بسیاری آن را یکی از بهترین پایان بندی ها برای یک سریال تلویزیونی می دانند.

فیلم Serenity (سال 2019): معمای پیچیده و هیجان انگیز استیون نایت

در سال ۲۰۱۹، نام «سرنیتی» دوباره بر پرده سینماها ظاهر شد، اما این بار با داستانی کاملاً متفاوت، ژانری نو و تیم تولیدی جدید. «سرنیتی ۲۰۱۹» اثری از استیون نایت، نویسنده و کارگردان شناخته شده بریتانیایی (که خالق سریال های موفقی چون Peaky Blinders و Taboo است)، به شمار می رود. این فیلم یک تریلر نئو-نوآر روان شناختی است که به جای ماجراجویی های فضایی، بیننده را به سفری درونی و پیچیده به اعماق ذهن انسان و مرزهای واقعیت دعوت می کند. این «سرنیتی» هیچ ارتباط داستانی با فیلم ۲۰۰۵ یا سریال «فایرفلای» ندارد و تنها در نام مشترک است.

کلیات و پیشینه Serenity 2019

استیون نایت، که شهرتش بیشتر به واسطه فیلمنامه های پرکشش و درام های روان شناختی است، در «سرنیتی ۲۰۱۹» نیز به سراغ مضامین مورد علاقه خود رفته است: واقعیت های پنهان، وسوسه های درونی، و پیچش های داستانی که ذهن بیننده را به چالش می کشد. او این بار داستانی نئو-نوآر را در فضایی گرمسیری و به ظاهر آرام روایت می کند که به تدریج رنگی از وهم و جنون به خود می گیرد. فیلم در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۹ توسط آویرون پیکچرز منتشر شد و با وجود حضور ستارگانی چون متیو مک کانهی و آن هتوی، نتوانست رضایت منتقدان را جلب کند و در گیشه نیز عملکرد ضعیفی داشت.

داستان و خلاصه ای از پیرنگ اصلی Serenity 2019

«سرنیتی ۲۰۱۹» با معرفی شخصیت «بیکر دیل» (با بازی متیو مک کانهی)، یک کاپیتان قایق ماهیگیری در جزیره ای آرام و آفتابی به نام پلیموث آغاز می شود. زندگی بیکر حول وسواس او برای صید یک ماهی تن غول پیکر می چرخد که به نظر می رسد از دست او فرار می کند. روتین زندگی او با ورود ناگهانی «کارن» (با بازی آن هتوی)، همسر سابق جذاب و مرموزش، کاملاً به هم می ریزد. کارن که حالا با مردی ثروتمند اما خشن ازدواج کرده، از بیکر درخواست می کند که شوهر جدیدش را به بهانه ماهیگیری به دریا ببرد و او را به کوسه ها بسپارد. او در ازای این کار، ده میلیون دلار به بیکر پیشنهاد می دهد و این پیشنهاد، بیکر را در یک دوراهی اخلاقی و وجودی قرار می دهد. هر چه داستان پیش می رود، بیننده متوجه می شود که واقعیت آن چیزی نیست که در ابتدا به نظر می رسد. خطوط بین حقیقت و توهم محو می شوند و پیچش های ذهنی و سوررئال به تدریج خود را نشان می دهند. این فیلم، بیننده را به چالش می کشد تا آنچه را که می بیند، زیر سوال ببرد و به دنبال پاسخ هایی فراتر از سطح داستان باشد.

بازیگران اصلی و نقش آفرینی ها در Serenity 2019

«سرنیتی ۲۰۱۹» با حضور بازیگران برجسته ای به روی پرده آمد که علی رغم ضعف های فیلمنامه، تلاش زیادی برای ایفای نقش های خود داشتند.

متیو مک کانهی در نقش بیکر دیل، با آن حضور کاریزماتیک و در عین حال پریشان خود، به خوبی توانسته است آشفتگی های درونی شخصیتی را به نمایش بگذارد که درگیر وسواس ها و گذشته خود است. اجرای او مملو از تناقضات است، از عزم و اراده اش برای صید ماهی گرفته تا ضعف و تسلیم شدنش در برابر درخواست همسر سابقش.

آن هتوی در نقش کارن، یک فم فاتال کلاسیک، بسیار فریبنده و مرموز ظاهر می شود. او زنی است که برای رهایی از شرایط دشوار زندگی خود، دست به دامن همسر سابقش می شود و با ترکیبی از جذابیت و درماندگی، او را به سمتی سوق می دهد که هیچ بازگشتی ندارد. شیمی بین مک کانهی و هتوی، هرچند در خدمت یک فیلمنامه بحث برانگیز بود، اما به خودی خود قابل توجه است.

دایان لین در نقش کنستانس، یکی از دوستان بیکر، و جیسون کلارک در نقش فرانک، شوهر خشن کارن، نیز به خوبی نقش های خود را ایفا می کنند و به پیچیدگی های روابط میان شخصیت ها می افزایند. همچنین، جایمن هانسو در نقش دوک، دستیار مرموز بیکر، حضوری تأثیرگذار دارد که به فضای سوررئال فیلم عمق بیشتری می بخشد.

• متیو مک کانهی در نقش بیکر دیل
• آن هتوی در نقش کارن
• دایان لین در نقش کنستانس
• جیسون کلارک در نقش فرانک
• جایمن هانسو در نقش دوک

تولید و جنبه های فنی Serenity 2019

فیلم «سرنیتی ۲۰۱۹» با بودجه ای حدود ۲۵ میلیون دلار تولید شد، اما در گیشه به موفقیت چشمگیری دست نیافت و تنها حدود ۱۴.۴ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت که نشان دهنده شکست تجاری آن بود. این عملکرد ضعیف، تا حد زیادی به دلیل نقدهای منفی شدید و عدم استقبال عمومی از پیچش داستانی بحث برانگیز آن بود. با این حال، از نظر فنی، فیلم تلاش هایی برای ایجاد اتمسفری خاص به کار گرفته است. فیلمبرداری در محیط جزیره ای گرم و مرطوب، به خوبی حس انزوا و وهم را منتقل می کند. نورپردازی و رنگ بندی فیلم، به خصوص در صحنه های شب و زیر آب، به فضای نئو-نوآر آن کمک می کند و حس مرموز بودن را تشدید می نماید. موسیقی متن نیز با تم های سنگین و گاه آشفته، به ایجاد تنش و القای حس سردرگمی ذهنی شخصیت اصلی کمک می کند و بیننده را در فضایی از بی قراری غرق می سازد.

استقبال و نقدها از Serenity 2019

استقبال از «سرنیتی ۲۰۱۹» عمدتاً منفی بود و منتقدان به شدت فیلمنامه و پیچش پایانی آن را مورد انتقاد قرار دادند. بسیاری از منتقدان، پیچش داستانی فیلم را «مضحک»، «غیرمنسجم» و «عمدتاً احمقانه» توصیف کردند که باعث شد فیلم، تمام اعتبار و جذابیت اولیه خود را از دست بدهد. از این جهت، بیننده با خود می پرسد که آیا این یک اشتباه در فیلمنامه نویسی بود یا یک تصمیم آگاهانه برای به چالش کشیدن مرزهای روایت؟

برخی منتقدان اشاره کردند که «سرنیتی ۲۰۱۹» به دلیل ضعف های آشکار خود، پتانسیل تبدیل شدن به یک فیلم کالت را دارد؛ اثری که به دلیل غیرعادی بودن یا حتی «بد» بودن، در طول زمان توسط گروه خاصی از مخاطبان مورد ستایش قرار می گیرد.

علی رغم بازی های قوی متیو مک کانهی و آن هتوی، که بسیاری از منتقدان آن ها را نقطه قوت فیلم می دانستند، این تلاش ها نتوانست فیلم را از سقوط نجات دهد. نایت در این اثرش، ریسک بزرگی را در روایت پذیری پذیرفت و نتیجه آن، اثری شد که به شدت تفرقه برانگیز بود؛ برخی آن را جسورانه و خلاقانه می دانستند و برخی دیگر، آن را یک شکست بزرگ در نویسندگی و کارگردانی به حساب می آوردند.

مقایسه و تفاوت های کلیدی بین دو فیلم Serenity

با وجود نام مشترک «Serenity»، این دو فیلم در هر جنبه ای از داستان گویی، ژانر، و پیام، از یکدیگر متمایزند. یک بیننده باید این تفاوت ها را در نظر بگیرد تا با انتظارات درستی به تماشای هر یک بنشیند. هیچ ارتباط داستانی، شخصیت محور یا دنیایی بین این دو اثر وجود ندارد و اشتراک نام صرفاً یک تصادف یا انتخاب مستقل از سوی سازندگان بوده است. «سرنیتی ۲۰۰۵» نام خود را از کشتی اصلی داستان، نمادی از آزادی و خانه ای برای سرنشینان آن می گیرد، در حالی که «سرنیتی ۲۰۱۹» شاید به معنای آرامش ظاهری جزیره یا آرامشی که شخصیت اصلی در پی آن است، اشاره دارد که به زودی به هم می ریزد.

ویژگی	Serenity (2005)	Serenity (2019)
سال ساخت	2005	2019
کارگردان	جاس ویدون	استیون نایت
ژانر	وسترن فضایی، علمی-تخیلی، اکشن	تریلر، معمایی، درام، نئو-نوآر
بازیگران اصلی	ناتان فیلیون، سامر گلاو، چیویتل اجیوفور	متیو مک کانهی، آن هتوی، دایان لین
داستان کلی	دنباله ماجراجویی های خدمه کشتی فضایی در گریز از یک دولت مستبد و کشف رازهای تاریک کهکشان.	ماهیگیری که همسر سابقش او را برای قتل شوهر جدیدش استخدام می کند و در یک معمای پیچیده ذهنی و واقعیت موازی گرفتار می شود.
ارتباط با آثار دیگر	دنباله سینمایی سریال تلویزیونی «فایرفلای» (Firefly)	اثری مستقل و بدون ارتباط با فیلم یا سریال دیگری
استقبال منتقدان	غالباً مثبت (تحسین شده به دلیل وفاداری به سریال، اکشن و شخصیت پردازی)	غالباً منفی (مورد انتقاد به دلیل فیلمنامه ضعیف، پیچش پایانی و عدم انسجام)
عملکرد گیشه	متوسط (حدود 40 میلیون دلار فروش با بودجه 39 میلیون دلار)	ضعیف (حدود 14.4 میلیون دلار فروش با بودجه 25 میلیون دلار)

این تفاوت های ریشه ای نشان می دهند که هر «سرنیتی» مسیر روایی و تجربه ای کاملاً منحصر به فرد را به بیننده ارائه می دهد. یکی یک داستان کلاسیک قهرمانی در فضا است و دیگری یک ماجراجویی روان شناختی در مرزهای واقعیت.

کدام Serenity را تماشا کنیم؟ (پیشنهاد بر اساس سلیقه کاربر)

انتخاب بین دو فیلم «سرنیتی» بستگی به سلیقه سینمایی و انتظارات بیننده دارد. هر دو فیلم، با وجود تفاوت های چشمگیر، می توانند تجربه تماشایی ارزشمندی ارائه دهند، اما برای مخاطبان متفاوتی ساخته شده اند.

اگر به Serenity 2005 علاقه مندید:

اگر از طرفداران ژانرهای علمی-تخیلی، وسترن فضایی، اکشن های پر هیجان و داستان هایی با محوریت خانواده ای ناهمنوا و شخصیت های دوست داشتنی هستید، «سرنیتی ۲۰۰۵» انتخابی ایده آل برای شماست. این فیلم برای کسانی که به دنبال ماجراجویی، طنز هوشمندانه، دیالوگ های پرکنایه و لحظات احساسی عمیق هستند، بسیار جذاب خواهد بود. اگر سریال «فایرفلای» را دیده اید، تماشای این فیلم برای شما ضروری است تا پایانی درخور و رضایت بخش برای داستان آن بیابید. حتی اگر سریال را ندیده اید، فیلم به گونه ای ساخته شده است که بتواند بیننده جدید را نیز درگیر خود کند و او را به دنیایی غنی و پر از پتانسیل دعوت نماید. بیننده در این فیلم می تواند حس کند که در کنار خدمه کشتی، در حال سفر به ناشناخته ها و مبارزه برای آزادی است؛ یک ماجراجویی زنده و الهام بخش.

اگر به Serenity 2019 علاقه مندید:

اگر به ژانرهای تریلر روان شناختی، نئو-نوآر، درام های پیچیده و فیلم هایی با پیچش های داستانی غیرمنتظره و گاه بحث برانگیز علاقه دارید، «سرنیتی ۲۰۱۹» می تواند شما را جذب کند. این فیلم برای کسانی است که از چالش های ذهنی، داستان های غیرخطی، و آثاری که مرزهای واقعیت را به چالش می کشند، لذت می برند. بازی های قدرتمند متیو مک کانهی و آن هتوی از نقاط قوت اصلی این فیلم است. با این حال، باید آماده یک تجربه سینمایی باشید که ممکن است شما را سردرگم کند و حتی ناراضی بگذارد، اما مطمئناً از آن دست فیلم هایی نیست که به راحتی فراموش شوند. این اثر، بیننده را به تلاشی برای درک آنچه واقعاً در حال رخ دادن است می کشاند و او را به یک بازی ذهنی دعوت می کند.

در نهایت، انتخاب بین این دو «سرنیتی» به آن بستگی دارد که در لحظه چه نوع سفری را در دنیای سینما جستجو می کنید: یک فرار پرهیجان به فضا یا یک فرو رفتن عمیق در هزارتوهای ذهن.

نقاط قوت «سرنیتی ۲۰۰۵» در داستان سرایی خطی، شخصیت های قابل همذات پنداری، و اکشن پرکشش آن نهفته است، در حالی که «سرنیتی ۲۰۱۹» با جسارت در پیچاندن واقعیت و به چالش کشیدن ادراک بیننده، متمایز می شود. هر دو فیلم به نوبه خود ارزش تماشا دارند و می توانند تجربه ای متفاوت را برای علاقه مندان به سینما رقم بزنند.

نتیجه گیری

فیلم های «سرنیتی ۲۰۰۵» و «سرنیتی ۲۰۱۹»، با وجود اشتراک در نام، نماینده دو مسیر کاملاً متفاوت در دنیای سینما هستند. «سرنیتی ۲۰۰۵»، جواهری برای طرفداران علمی-تخیلی و پایانی شکوهمند برای سریال کالت «فایرفلای» است که بیننده را به سفری فضایی پر از اکشن، طنز و عمق احساسی می برد. این فیلم، نمونه ای درخشان از یک وسترن فضایی است که با وفاداری به ریشه های خود، داستانی جذاب و شخصیت هایی دوست داشتنی را ارائه می دهد و بیننده را به دنیایی مملو از امید و ماجراجویی دعوت می کند. در مقابل، «سرنیتی ۲۰۱۹»، یک تریلر روان شناختی تاریک و معمایی است که تلاش می کند با پیچش های ذهنی و روایتی غیرمنتظره، مرزهای واقعیت را به چالش بکشد و مخاطب را در فضایی از وهم و ابهام غرق کند. این فیلم، با وجود عملکرد ضعیف در گیشه و انتقادات فراوان، تجربه ای منحصر به فرد برای کسانی است که به دنبال آثاری متفاوت و چالش برانگیز هستند.

شناخت این تفاوت های اساسی برای هر بیننده ای ضروری است تا از سردرگمی جلوگیری شود و هر فیلم با دیدگاه صحیح و انتظارات درست مورد ارزیابی قرار گیرد. هر دو «سرنیتی»، با تمامی قوت ها و ضعف هایشان، در کارنامه سینما جای خود را دارند و می توانند برای طیف های مختلفی از مخاطبان جذاب باشند. بیننده می تواند با انتخاب آگاهانه، تجربه ای دلنشین و متناسب با سلیقه خود را رقم بزند و خود را در یکی از این دو جهان «سرنیتی» غرق کند.