کسب و کار ایرانیمجله فرهنگ

چرا باید موسیقی گوش کنیم؟

تعریف موسیقی

صحبت پیرامون کیفیت موسیقی مستلزم دانستن یک تعریف درست و واضح از معنا و مفهوم آن است. در یک بیان ساده موسیقی مجموعه‌ای است از‌ انواع اصوات با تناسب و ریتم منظم در کنار یکدیگر به گونه‌ای که ترکیب شنیداری نهایی حس خوشایندی را به شنونده القاء کند و سبب رهایی روح و انبساط خاطر او گردد.  تصاویر حک شده بر روی سنگ ‌نوشته‌های باستانی نشان می‌دهد که موسیقی به سبب ایجاد تعادل روانی و تجربه‌ی لذت شنیداری در انسان، از دوران پارینه سنگی به عنوان بخش مهمی از شیوه زندگی با او همراه بوده و بر حسب تنوع، یکی از ابزارهای انتقال تمدن و فرهنگ میان نسل‌ها و جوامع گوناگون بشری محسوب شده است. لئوپددوفن درباره‌ی قدمت هنر موسیقی می‌گوید .

کیفیت موسیقی از دیدگاه فلاسفه

او خلق یک اثر موسیقیایی توسط بزرگان معرفت و علم موسیقی را لازمه‌ی قرارگیری آن در رسته‌ی خوب و در مقابل، ساخت آن توسط اشخاص بی‌هویت و دانش را ملاک شکل‌گیری یک موسیقی بد معرفی می‌کند. از نگاه دکتر الهی قمشه‌ای صدای خوب را باید شناخت و عزیز داشت و آن را با معیار درست موسیقی تعالی بخشید. باید که عشق و عرفان و اخلاق را در موسیقی ارج نهاد و پیش از نواختن، دل را با زیبایی مطلق، مظهر جمال و سرچشمه‌ی خوبی‌ها یکی کرد چرا که خلق یک اثر هنری خوب، مستلزم رعایت تناسب و هارمونی در تمامی ابعاد است و نظام روحی خالقِ اثر از این هماهنگی و تناسبِ قالب مستثنی نیست.

بنظر می‌رسد در دیدگاه فلسفی، معیار خوب بودن موسیقی میزان فاخر بودن آن است. بنا به تعریفِ مصطفی کمال پورتراب، آهنگساز و تئوریزیسین موسیقی، «موسیقی فاخر اثری است که ضمن علمی، منطقی و انسانی بودن، از شارلاتان بازی، سودجویی و ابتذال به دور بوده، هدفش تفریح و سرگرمی نباشد» به گفته‌ی او «موسیقی غذای روح است و اگر انسان به غذای بد عادت کند به راحتی نمی‌توان این سلیقه را تغییر داد. سفر به دنیای موسیقی با سایت trackmelody.com ، جایی که انواع آهنگ‌های مختلف در انتظار شما هستند . اما محمد سریر، سخنگوی خانه‌ موسیقی ایران، دیدگاه متعادل‌تری نسبت به مفهوم موسیقی فاخر دارد.

اثر موسیقی خوب یا بد بر مغز و واکنش‌های رفتاری

تفسیر مغز انسان از یک تصویر واحد، با توجه به آن‌چه به‌صورت شنیداری همزمان با تماشای تصویر دریافت می‌کند متفاوت است. بر اساس شواهدِ حاصل از یک آزمایش علمی، پخش یک موسیقی غمگین حین نمایش یک چهره‌ی خنثی، دریافت حسیِ بیننده را از حقیقت احساسیِ پنهان شده در تصویر، غمزده تحلیل می‌کند. در حالی که تفسیر فرد از مشاهده‌ی همین چهره همزمان با پخش موسیقی شاد، یک فرد خوشحال است. قرار دادن موسیقی در پس‌زمینه‌ی یک فعالیت دیگر می‌تواند بر کیفیت انجام آن فعالیت اثر مثبت یا منفی بگذارد. مطالعات نشان داده است که پخش یک موسیقی ملایم بدون کلام یا اصوات طبیعی نظیر صدای آب می‌تواند سطح حافظه و کیفیت یادگیری را به میزان زیادی افزایش دهد، این در حالی‌ست که پخش یک موسیقی بد و ناهمگون در اغلب مواقع فرد را دچار حواسپرتی می‌کند.

موسیقی در سایر فعالیت‌ها نظیر کارهایی که نیاز به تحلیل و تخیل و به کارگیری نیروی خلاق دارند نیز اثرات مشابهی را اعمال کرده، می‌تواند باعث شکوفایی خلاقیت در کار و یا ایجاد اختلال در انجام آن شود. از طرفی، پخش موسیقی شاد همزمان با انجام فعالیت‌های ورزشی می‌تواند بر سطح انرژی و استقامت بدن در برابر خستگی اثر افزایشی داشته باشد. تمامی این موارد بدان علت است که شنیدن موسیقی در ژانرها و کیفیت‌های متفاوت، بر مدل تعاملات عصبی نورون‌ها و تغییر یا تعادل هورمون‌هایی نظیر کورتیزول و دوپامین اثر مستقیم دارد. تغییرات خلقی متعاقب محرک‌های شنیداری در قالب موسیقی، تغییر کیفیت خواب، سطح اعتماد به نفس و مهارت‌های ذهنی و اجتماعی نیز ناشی از همین اثرات است.

لزوم استفاده از الگوی شنیداری خوب در یادگیری موسیقی

یکی از روش‌های اصولی یادگیری در آموزش موسیقی تقویت قدرت شنیداری با استفاده از تمرین مکرر و بالا بردن سطح ادراک حسی نوازنده در موسیقی‌ست. فراگیری موسیقی از درک احساسی ملودی آغاز می‌شود و به مرور به تحلیل اجزاء، گام‌ها و شیوه‌ی قرارگیری آن‌ها در متن و در فواصل سکوت، از شروع تا خاتمه‌ی یک آهنگ، معطوف می‌شود. این نیروی ادراک شنیداری تا جایی پیش می‌رود که هنرجو بتواند بواسطه‌ی این توانمندی، ساز کوک را از ناکوک تشخیص دهد و ملودی و ریتم درست را همزمان با آن‌چه می‌شنود زمزمه کند.

بدین ترتیب، الگوی شکل‌گیری این شناخت، هرچه که باشد، نقشی بنیادی در درستی یا نادرستی آن‌چه به عنوان یک موسیقی خوب در ذهن هنرجو تثبیت می‌شود خواهد داشت. لذا در حیطه‌ی آموزش، بنای تدریس بر استفاده از موسیقی خوب پایه‌گذاری می‌شود. موسیقی خوب از دیدگاه فنی یک مدرس، به نوعی از موسیقی اطلاق می‌شود که در تمامی ابعاد، از متن ملودی تا قوانین  نوع موسیقی مهم نیست. هر نوع موسیقی که باشد بر زندگی تاثیرگذار است. هم بر زندگی و هم بر سلامتی انسان‌ها نتایج مثبتی دارد. این گفته ما نیست، پژوهشگران در نتایج خود به این نظریه رسیده‌اند.

۱. گوش دادن به موسیقی استرس‌تان راکاهش می‌دهد . بسیاری از ما وقتی‌که خسته هستیم و یا در حالت فشار روحی قرار داریم مستقیما به سمت موسیقی آرامش بخش می‌رویم. فقط ما نیستیم که اینچنین فکر می‌کنیم. تحقیقات قابل توجهی این قضیه را عنوان کرده است. بطور خاص، موسیقی کلاسیک آرام و آهسته برای داشتن تاثیر بیشتر پیشنهاد می‌شود. اگر برای مقابله با استرس‌تان اوقات سختی دارید، تهیه لیستی از آهنگ‌های کلاسیک مناسب می‌تواند ایده خوبی باشد و یا گوش دادن به موسیقی‌های آرامش بخش را امتحان کنید. یا موسیقی فیلم‌های کلاسیک. براساس مطالعات انجام شده این نوع موسیقی، اثرات قوی‌تری در کاهش اضطراب به نسبت داروهای ضد اضطراب دارد.

۲. گوش دادن به موسیقی آستانه تحمل‌تان را بالا می‌برد .آیا شاغل هستید؟ آیا احساس می‌کنید وقتی‌که به موسیقی گوش می‌کنید کارهایتان را بهتر انجام می‌دهید؟ شاید عجیب به‌نظر برسد، در واقع تحقیقات زیادی در این مورد انجام شده و به‌اندازه کافی موثق است. مطالعات نشان داده که موسیقی می‌تواند استقامت بدن را تا میزان ۱۵% افزایش بدهد. بنابراین اگر همیشه احساس می‌کردید که وقتی به موسیقی گوش می‌دهید توانایی‌تان در انجام کاری افزایش پیدا کرده، حق با شما بوده است.

۳. موسیقی باعث سلامتی شما است برخی تحقیقات ثابت کرده است که مزایای سلامتی قابل سنجشی در گوش دادن به موسیقی وجود دارد. گوش دادن به موسیقی باعث آزاد سازی دوپامین می‌شود و اغلب اثر شیمیایی لذت بخشی مانند غذا خوردن تولید می‌کند. اگر رژیم لاغری دارید این می‌تواند برایتان خبر خوبی باشد! می‌توانید همان تجربه لذت خوردن غذاهای مورد علاقه تان را با غرق شدن در موسیقی مورد علاقه‌تان تجربه کنید. آن هم بدون داشتن هیچ پیامد منفی بهداشتی. فقط مطمئن شوید که اینکار را کمی بیشتر انجام می‌دهید.

۴. شرکت در گروه موسیقی باعث می‌شود شادتر شوید آیا تابه‌حال دقت کرده‌اید افرادی که در یک گروه کر با هم مشارکت دارند بیش از حد خوشحال هستند؟ خوب، این فقط نظر شما نیست. علم در واقع توضیح می‌دهد که چه چیزی باعث می‌شود این نوازندگان تا این حد خوشحال باشند و بهترین بخش آن این است که حتی اکثر غریب به اتفاق خوانندگان همان اثرات مثبت را تجربه کرده‌اند. این برای شما چه معنی می تواند داشته باشد؟ امیدوارم مرتبه بعد که فرصت آواز خواندن در گروهی را داشتید، فارغ از اینکه نگران باشید چطور بنظر خواهید رسید این موضوع را تجربه کنید. مطالعه‌ای دیگر اثبات کرده است که آواز خواندن با هم رابطه‌ها را گسترش می دهد. نگران نباشید. اگر احساس می‌کنید که بیش از حد خجالتی هستید می‌توانید زیر دوش حمام آواز بخوانید.

۵. نواختن موسیقی در کودکی باعث می‌شود در آینده موفق‌تر شوید  تحقیقات نشان می‌دهد که ارتباط معناداری بین یادگیری نواختن موسیقی در دوران کودکی و موفق شدن در مراحل بعدی زندگی وجود دارد. بنابراین اگر از دست پدر و مادرتان ناراحت بودید که شما را مجبور کردند ویلون بنوازید -یا مثل من تنبک- باید از آنها سپاسگزار باشید. من از مادرم متشکرم. بر این اساس خیلی سخت است که با این واقعیت مخالفت کنید که اگر موسیقی وارد زندگی‌تان شود، زندگی‌تان بهتر نخواهد شد.

۶. موسیقی باعث می‌شود باهوش‌تر شوید  به‌عنوان یک بزرگسال دلگیر نشوید که چرا در دوران کودکی‌تان نواختن موسیقی را یاد نگرفتید. یک ساز انتخاب کنید و در آن مهارت پیدا کنید. تحقیقات نشان می‌دهد که اینکار می‌تواند ضریب هوشی‌تان را تا ۷ درصد افزایش دهد. اما اجازه بدهیم با این قضیه روبرو بشویم: ارزش اجتماعی تعریف شده‌ای برای کسانی که با نواختن یک آلت موسیقی آشنایی دارند در اجتماع وجود دارد و نکته دیگر اینکه تسلط در نواختن یک ساز بسیار تجربه منحصر به‌فرد و لذت بخشی است!

۷. موسیقی حافظه‌تان را تقویت می کند  بخش جالب تحقیقات این است که موسیقی باعث می‌شود مغزتان در زمینه‌های مختلف توسعه پیدا کند. یکی از مهم‌ترین آن بخش‌ها خود حافظه است. بنابراین اگر با حافظه بد خودتان مشکل دارید نواختن یک آلت موسیقی چیزی است که باید در نظر بگیرید. به‌نظر می‌رسد موسیقی کلاسیک بزرگترین برنده این پژوهش باشد. اگر تابحال در این مورد اقدامی صورت نداده‌اید شاید زمان آن رسیده باشد که شروع به کاوش در مورد برخی از این ابزارهای موسیقی بکنید. اینکه چرا موسیقی چنین تاثیر عمیقی به‌روی ما می‌گذارد شرح داده شد.

لیلا بنی نعمتی

من لیلا هستم، خبرنگاری که با نگاهی به آینده، مسائل امروز را تحلیل می‌کنم. در این سایت، با بررسی روندهای اجتماعی و اقتصادی، به دنبال درک بهتر چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی جامعه در آینده هستم.
دکمه بازگشت به بالا