کودکان میان تصاویر و کلمات مبتذل؛ مسئولیت خانواده ها و رسانه ها چیست؟

کودکان میان تصاویر و کلمات مبتذل؛ مسئولیت خانواده‌ها و رسانه‌ها چیست؟

رواج موسیقی هایی با محتوای جنجالی و نامناسب به ویژه در میان مخاطبان جوان و نوجوان زنگ خطری جدی برای خانواده ها و جامعه به شمار می رود.

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا یگانه جوادی* – موسیقی همواره نقش برجسته ای در فرهنگ و زندگی روزمره مردم داشته و به خصوص در جوامع معاصر به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر از زندگی روزمره تلقی می شود. اما آنچه در دهه های اخیر به وضوح قابل مشاهده است تغییر محتوای موسیقی و گرایش بسیاری از آثار به سوی مضامینی با محتوای جنجالی و گاهی اوقات نامناسب است. این مسئله به ویژه زمانی پیچیده تر می شود که این آثار در دسترس کودکان و نوجوانان قرار می گیرند.

فرهنگ عامه پسند که موسیقی بخشی از آن است زمانی جذاب تر به نظر می رسد که محتوا های چالشی مانند زبان و تصاویر جنسی و خشونت آمیز در آن به کار رفته باشد. این روش ها به عنوان ابزاری برای جلب توجه و افزایش فروش به کار گرفته می شوند. آهنگ هایی مانند آثار جدید ساسی مانکن که مملو از زبان و تصاویر مبتذل هستند به عنوان نمونه ای از این نوع موسیقی می توانند به طور خاص برای نسل جوان که در مرحله توسعه هویتی خود هستند سود و زیان داشته باشند.

کودکان و نوجوانان در سنینی به سر می برند که تأثیرپذیری زیادی از محیط پیرامون خود دارند. موسیقی به دلیل ماهیت خاص خود که شامل ترکیبات سمعی و دیداری است می تواند به طور عمیقی بر روی تصورات و باور های آنان تاثیر بگذارد. محتوایی که مملو از پیام های جنسی و خشونت آمیز باشد ممکن است به عبارتی عادی سازی این نوع رفتار ها را در پی داشته باشد و در نهایت به تغییرات رفتاری ناخواسته در کودکان و نوجوانان منجر شود. این امر می تواند به شیوه های مختلف از جمله افزایش خشونت پذیری کاهش حساسیت به مسائل جدی یا حتی تقلید ناهنجاری های رفتاری از آنچه به طور مکرر می شنوند و می بینند نمود یابد.

در این میان نقش خانواده به عنوان ابتدایی ترین محیط تربیتی و اجتماعی که کودکان در آن رشد می کنند بسیار حیاتی است. خانواده ها نه تنها باید نسبت به محتوای موسیقی که فرزندانشان به آن دسترسی دارند آگاهی داشته باشند بلکه باید در فرایندی مشارکتی کودکان را در جهت تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای یاری دهند. والدین می توانند با ایجاد فضایی برای گفتمان باز به درک صحیح تر مواد فرهنگی و آموزشی کمک کنند و سوالات و نگرانی های کودکان را با همفکری و توضیحات مفید پاسخ دهند.

یکی از راهکار های مؤثر می توان به اشتراک گذاری و معرفی آثار موسیقی با محتوای غنی و سازنده اشاره کرد. این رویکرد نه تنها به توسعه سلیقه های موسیقی مثبت در کودکان کمک می کند بلکه به آنها این فرصت را می دهد تا تجربیاتی ارزشمند و مثبت از موسیقی کسب کنند. خانواده ها بدین شکل می توانند با فراهم سازی الگو های سالم به کودکان کمک کنند تا قدرت تحلیل انتقادی خود را بیشتر کنند و بتوانند محتوای مناسب را از نامناسب تشخیص دهند.

علاوه بر خانواده نقش جامعه و بویژه رسانه ها در این حوزه غیرقابل انکار است. رسانه ها به عنوان ابزار های اصلی توزیع موسیقی های روز وظیفه دارند تا با دقت بیشتری به بررسی و انتخاب محتوایی بپردازند که برای کودکان و نوجوانان بی ضرر باشد. هنوز هم در بسیاری از کشورها مقررات سخت گیرانه تری برای کنترل محتوای رسانه ای وجود دارد. این گونه مقررات می تواند شامل محدودیت های زمانی برای پخش نوع خاصی از موسیقی یا طبقه بندی محتوا بر اساس سن باشد. این اقدامات می تواند از تاثیرگذاری انفعالی و ناخودآگاه محتوا های نامناسب بر مخاطب کودک و نوجوان بکاهد.

در نهایت نظام آموزشی می تواند نقش پررنگی در تعلیم و تربیت صحیح ایفا کند. برنامه های درسی و فوق برنامه که به نقد رسانه ای و فرهنگی می پردازند می توانند کودکان و نوجوانان را به مخاطبانی آگاه تر و دارای توان تحلیل منطقی تر تبدیل کنند. آموزش روش های تفکر انتقادی و فراهم سازی محیطی که دانش آموزان بتوانند در آن آزادانه و بدون ترس از قضاوت شدن نظرات خود را بیان و تحلیل کنند می تواند به کاهش اثرات منفی موسیقی های مبتذل کمک کند.

در مواجهه با اثرات منفی محتوای موسیقی تمرکز بر ایجاد آگاهی و تفکر انتقادی در میان کودکان و نوجوانان و همچنین حمایت از ارزش های فرهنگی مثبت می تواند به عنوان راهکاری موثر عمل کند. خانواده ها رسانه ها و نهاد های آموزشی هر کدام به نوبه ی خود می توانند در این مسیر نقشی کلیدی داشته باشند و به شکلی هماهنگ و هم افزایانه به ارتقاء سطح فرهنگی جامعه و نسل جوان کمک کنند.

با به کارگیری سیاست های حمایتی و آگاهانه و از طریق افزایش سواد رسانه ای در کودکان و نوجوانان می توان امیدوار بود که آنان بیش از پیش در مسیر صحیح فرهنگی و اجتماعی قرار گیرند و در نتیجه از اثرات سوء محتوا های نابجا کاسته شود. در عین حال ترویج موسیقی هایی با ارزش فرهنگی و آموزشی می تواند جایگزینی مناسب و پویا باشد که به غنی تر شدن تجربه های حسی و عاطفی کودکان و نوجوانان کمک کند. این تلاش ها در نهایت به نفع جامعه متعادل تر و پویاتر خواهد بود که در آن اعضا با آگاهی و درک عمیق تری از محیط فرهنگی پیرامون خود زندگی می کنند.

* روانشناس بالینی کودک و نوجوان

دکمه بازگشت به بالا