یک روز با دختر تاریخساز ایران؛ از خط ۳۴ آزادی تا رویای پاریس
اولین مسافر ایران به المپیک پاریس در کارنامه ورزشیاش تنها یک مدال المپیک کم دارد.
خیلی آرام و با طمانینه صبحانه را همراه پدرش خورد. وسایل تمرینش را درون کیفش قرار داد. روزشمار المپیک را روی عدد ۳۹۸ گذاشت و برای رفتن به تمرین آماده شد. با چمدانی که وسایل تمرینش را درون آن قرار داده بود از خانه خارج شد و به سمت ورزشگاه آزادی رفت. آن آرامش همیشگی را در حین رانندگی هم حفظ میکرد و بعد از گذشت دقایقی به سالن ۸۰ خط تیراندازی رسید.
“بنگ بنگ” این طنینی بود که در سالن تیراندازان در حال تمرین به گوش میرسید. او هم خیلی آرام و با حوصله وسایلش را روی خط ۳۴ آماده کرد، عینکش را به چشم زد، کمربند و هدبندش را بست، سلاحش را به دست گرفت و آماده تمرین شد.
دختر تیرانداز ایران در ۱۲ سالگی با تشویق و همراهی پدرش وارد این رشته شد و به خاطر استعداد زیادش بلافاصله به تیم ملی راه یافت و مدالهای رنگارنگ آسیایی و جهانی را دشت کرد. او با کسب اولین مدال جهانی تپانچه و اولین سهمیه المپیک پاریس تاریخساز شد و حالا در پی کسب مدال المپیک است.
به گزارش کندوج، هانیه رستمیان خیلی زود سهمیه المپیک پاریس را گرفت. پرچمدار کاروان ایران در المپیک توکیو، در این سال مسابقات مهمی چون قهرمانی جهان، بازیهای آسیایی و قهرمانی آسیا را پیشرو دارد که در تمامی این مسابقات باید خود را برای حضور در المپیک پاریس آماده کند.
هانیه باید از تمامی فرصتهایش استفاده کند تا با آمادگی کامل راهی پاریس شود. او برای تمام لحظهها و روزهایش برنامه فشرده دارد تا بتواند کارنامه ورزشیاش را با کسب مدال المپیک کامل کند.
خبرنگار کندوج یک روز کامل تمرینی را در کنار هانیه رستمیان سپری کرد و گپ و گفتی با این دختر تیرانداز داشت که در ادامه میخوانید.
*چطور استعدادت در این رشته کشف شد و از چه سنی به صورت حرفهای این رشته را آغاز کردی؟
به واسطه شغل پدرم و به پیشنهاد او بود که وارد این رشته شدم. البته اول خواهر و مادرم تیراندازی را شروع کردند اما آنها ادامه ندادند و تنها من در این رشته ماندگار شدم. ۱۲ سالم بود که شروع کردم و یک سال بعد به تیم ملی پیوستم. یک سال از حضورم در تیم ملی گذشته بود که در قهرمانی آسیا نوجوانان مدال گرفتم. از آنجا بود که فعالیت حرفهایام شروع شد و با جدیت تیراندازی را ادامه دادم. در این مدت ۱۷ مدال بینالمللی کسب کردم. اولین مدال جهانی زنان تپانچه و مدال نقره یونیورسیاد را دارم. در المپیک ۲۰۲۰ توکیو حضور و افتخار پرچمداری کشور را داشتم و به عنوان اولین ورزشکار ایرانی توانستم اولین سهمیه پاریس را هم کسب کنم.
*تیراندازی را از سن کم شروع کردی. چه سختی و مشکلاتی را در این مسیر پشت سر گذاشتی؟
تیراندازی را از سن کم شروع کردم. حتی سن شروع برای تیراندازی ۱۳ سال بود. چون من ۱۲ سال داشتم مربیام آن موقع سن مرا بیشتر اعلام کرد تا بتوانم وارد این رشته شوم. ورزش حرفهای شرایط سخت و خاصی دارد و ورزشکار برای رسیدن به هدفش باید از خیلی از تفریحاتش بزند. البته آن هدف آنقدر بزرگ و با ارزش است که سختیها جبران میشود. برای من هم اهداف و برنامهریزیهایم سبب شده که سختیها آسان شود و با انگیزه و انرژی برای رسیدن به آنها تلاش کنم.
* در این مسیر مشوق و حامی شما بیشتر چه کسی یا کسانی بودند؟
پدرم مشوق اصلی من از همان ابتدا بود. البته حمایت کل خانواده را داشتم. واقعا خانوادهام همیشه کنارم و بزرگترین انگیزه و حامی من هستند. من از آنها انرژی میگیرم و باعث آرامشم هستند. اگر حمایت آنها نبود نمیتوانستم این مسیر سخت را طی کنم.
* اولین مدال آسیاییات را کی گرفتی و چه خاطرهای از آن به یاد داری؟
ایران میزبان مسابقات قهرمانی آسیا سال ۲۰۱۳ یا ۲۰۱۴ بود که من هم در آن شرکت کردم. اولین مسابقه بینالمللی من بود که موفق شدم اولین مدال آسیاییام را کسب کنم. چون در این مسابقه خانوادهام حضور داشتند حس خیلی خوبی داشتم. خوشحالی اولین مدالم را با خانوادهام سهیم شدم و خیلی حس خوبی بود.
*روند پیشرفتت تا المپیک توکیو چطور بود و آیا برای کسب سهمیه المپیک ریو اقدامی نکرده بودی؟
برای المپیک ریو تجربه کمی داشتم و فقط در یک مسابقه انتخابی المپیک شرکت کرده بودم. با اختلاف خیلی کم و تنها یک نمره به فینال نرسیده بودم. آن موقع در رده نوجوانان بودم اما رکوردم طوری بود که در بزرگسالان تیر میزدم. وقتی تنها با یک اختلاف به فینال انتخابی المپیک ریو نرسیدم، انگیزهام زیاد شد و همه تلاشم را برای حضور در المپیک توکیو کردم.
*آیا همین موضوع سبب کسب سهمیه المپیک توکیو شد؟
خداراشکر عملکرد خوبی تا المپیک توکیو داشتم. در اولین مسابقه کسب سهمیه توکیو توانستم سوم شوم و اولین مدال جهانیام را کسب کنم. البته سهمیه به دو نفر اول داده میشد که باز این اتفاق سبب شد که من تلاشم را بیشتر کنم. به هر حال توانستم در قهرمانی آسیا که آخرین مسابقه توزیع سهمیه المپیک توکیو بود سهمیه ماده تپانچه بادی ۱۰ متر را بگیرم و راهی توکیو شوم. حضور در المپیک یکی از هدفهای بزرگ من بود که توانستم به آن دست یابم.
*خیلی اتفاقی پرچمداری کاروان ایران در المپیک توکیو به شما سپرده شد. چه حسی داشتی؟
اول یک پرچم دار برای المپیک انتخاب شده بود اما به دلیل برابری جنسیتی قرار شد که یک خانم و یک آقا از هر کشور در افتتاحیه حضور داشته باشند که من هم انتخاب شدم. پرچمداری کاروان در المپیک افتخار بزرگی برایم بود. اولین هدف بزرگ من حضور در المپیک بود و از این بابت خوشحال بودم، بعد هم خیلی دوست داشتم در مراسم افتتاحیه المپیک شرکت کنم. چون رقابت ما فردای افتتاحیه آغاز میشد احتمال اینکه ما در افتتاحیه نباشیم زیاد بود اما وقتی پرچمدار شدم، حضورم در افتتاحیه قطعی شد که خوشحالی من را دوچندان کرد. یکی از بهترین اتفاقات زندگی ورزشی من حضور در افتتاحیه المپیک و پرچمداری کاروان ایران بود.
*فضای المپیک توکیو چطور بود؟
حسی که در المپیک داشتم اصلا قابل گفتن نیست. واقعا حس خیلی خوبی بود که در بزرگترین میدان ورزشی حضور داشتم. همیشه المپیک را تصویرسازی میکردم و یکی از اهدافم بود و به آن فکر میکردم. کلا فضای المپیک و جو مسابقاتش خیلی با مسابقات دیگر متفاوت است. اینکه همه ورزشکاران خوب آنجا حضور دارند و میتوانیم با آنها رقابت کنیم خیلی حس خوبی است. حضور در المپیک آنقدر تجربه خوبی بود که تلاشم را بیشتر کردم تا باز هم در المپیک پاریس حضور داشته باشم.
*از نتیجه خودت در المپیک توکیو راضی بودی؟ انتظار کسب همین نتیجه را داشتی؟
من در رشته ۱۰ متر رکورد خوبی زدم و فقط با یک اختلاف نمره به فینال نرسیدم. برای مسابقهای در این سطح رکوردم خوب بود و نتیجه خوبی گرفتم. رشته تیراندازی قابل پیشبینی نیست و رقابت در آن خیلی زیاد است. مردم هم فقط مسابقات المپیک را میبینند و خیلی با شرایط مسابقات تیراندازی آشنا نیستند. چون مدال نگرفتم همه شاید فکر میکنند که نتیجه بدی بدست آوردم ولی برای خودم خیلی نتیجه خوبی بود چون هم رکورد خوبی زدم و هم تجربه خوبی کسب شد. در رشته ۲۵ متر انتظار بیشتری از خودم داشتم ولی در ۱۰ متر رکوردم قابل قبول بود. در میکس هم که همراه فروغی پنجم المپیک شدیم و نتیجه خوبی بود.
*حس و حال کاروان ایران بعد از کسب مدال طلای جواد فروغی چه بود؟
مدال طلای فروغی در تپانچه بادی المپیک اولین مدال کاروان و همچنین اولین مدال تیراندازی در المپیک بود که خیلی باعث خوشحالی ما شده بود. اینقدر خوشحال بودیم که انگار آن مدال را خودمان گرفته بودیم. اتفاق خوبی بود و انگیزه زیادی به کل کاروان و مخصوصا تیراندازان داد. فشار را روی ما بیشتر کرد ولی خیلی خوشحال بودیم. امیدوارم این مدال در المپیکهای بعدی برای تیراندازی و سایر رشتهها تکرار شود.
*خیلی زود سهمیه المپیک پاریس را گرفتی؛ فکرش را میکردی و برای آن برنامهریزی کرده بودی؟
خیلی زود و در قهرمانی جهان که اولین دوره مسابقات توزیع سهمیه المپیک پاریس بود سهمیه گرفتم. رقابت خیلی بالا بود و نفر اول تپانچه ۲۵ متر رکورد جهان را شکست. این نشان میدهد که رکوردها خیلی بالا بود و رقابت سختی داشتیم. برنامه مربی و کادر فنی از حضور در قهرمانی جهان کسب تجربه بود اما من تمام تلاشم را کردم که بتوانم عملکرد خوبی داشته باشم. به عنوان نفر دوم تپانچه ۲۵ متر راهی فینال شدم و رکورد شخصی خودم را ارتقاء دادم. در فینال هم با کسب جایگاه پنجم سهمیه المپیک را کسب کردم. همان اول راه خیالم راحت شد که سهمیه گرفتهام و میتوانم برای کسب تجربه بیشتر در مسابقات بعدی شرکت کنم و برای المپیک آماده شوم.
*بعد از اینکه سهمیه المپیک پاریس را گرفتی اولین نفری که این خبر را به او دادی چه کسی بود؟
بعد از کسب المپیک پاریس میخواستم اول به خانوادهام اطلاع دهم. اینکه آنها از موفقیتهایم خوشحال میشوند و به من افتخار میکنند برایم انگیزه میشود که برای موفقیتهای بیشتر تلاش کنم. اول با خانوادهام تماس گرفتم. البته چون نفر پنجم فینال بودم و باید تصمیم گرفته میشد که سهمیه به من داده میشود یا نه مقداری طول کشید و دیگر خانوادهام از کسب سهمیه ناامید شده بودند. وقتی خبر را به آنها دادم خیلی خوشحال شدند و باورشان نمیشد.
* آیا بعد از کسب سهمیه المپیک نگاهها به سمتت تغییر کرد و توجهها بیشتر شد؟
رشته تیراندازی وابسته به تجهیزات است و نیاز داریم که سلاح به روز شده داشته باشیم و هر از چند گاهی تجهیزاتمان را به روز کنیم. همیشه هم که مشکل فشنگ داشتیم و این را همه میدانند که چون کشورمان تحریم است با این مشکلات سرو کار داریم. فدراسیون همه تلاشش را برای حل این مشکل میکند ولی تاکنون چند مسابقه جهانی را از دست دادهایم و به اردوی برون مرزی هم اعزام نشدیم تا بتوانیم این تجهیزات را تهیه کنیم. واقعا یکی از مشکلات بزرگ ما همین نداشتن اردوی برونمرزی است. امیدوار بودم که تا مسابقات قهرمانی جهان و بازیهای آسیایی اردوی برونمرزی داشته باشیم تا تمرین بهتری در رشته ۵۰ متر و ۲۵ متر تجربه کنیم. فدراسیون همه تلاشش را میکند و امیدوارم که حمایتها از فدراسیون بیشتر شود. تیراندازان خیلی خوب کار میکنند و امید کسب سهمیه بیشتر در این رشته وجود دارد. اگر حمایتها بیشتر شود قطعا نتایج بهتری هم کسب میکنیم. من هم برای ادامه راه نیاز دارم هر چه زودتر این امکانات فراهم و اردوها برگزار شود تا بتوانیم با آمادگی کامل در مسابقات آینده شرکت کنیم.
*منظورت از تجهیزات خرید سلاح شخصی است؟ آیا نباید زودتر سلاحهایتان را عوض میکردید تا قبل از مسابقات مهم با آن هماهنگ شوید؟
فعلا هماهنگ شده که همین سلاح امانی دستم باشد. اگر اردوی برونمرزی میرفتیم میتوانستم سلاح شخصی تهیه کنم ولی خوب نشد. تجهیزات هم عینک، کفش و .. است که اینها را میتوان در اردوهای برون مرزی تهیه کرد. دقیقا اگر قرار باشد سلاح یا تجهیزاتمان عوض شود حداقل باید چند ماه قبل از مسابقه بدستمان برسد. هنوز هم قرار است که یک اردوی برونمرزی داشته باشیم امیدوارم که بتوانیم تجهیزاتمان را به روز کنیم. امیدوارم حمایتها از فدراسیون تیراندازی بیشتر شود تا بدون هیچ مشکلی برنامهریزی کادر فنی اجرا شود و در اردوها، سفرها و مسابقات شرکت کنیم و بتوانیم تجربه حضور در فینال را داشته باشیم تا در مسابقات بزرگتر نتایج خوبی بگیریم.
*آیا تاکنون سلاحت در مسابقهای گیر کرده است؟ در این صورت تیرانداز از ادامه مسابقه کنار گذاشته میشود؟
بله سلاحها ممکن است در مسابقات دچار مشکلاتی شوند مخصوصا سلاح ۲۵ متر که فشنگ دارد و گاهی اوقات فشنگ داخل سلاح گیر میکند. این اتفاق قبلا که سلاحهای قدیمی داشتیم بیشتر پیش میآمد. اکنون هم چند ملیپوش هنوز از آن سلاحها دارند. برای منم این اتفاق پیش آمده و در چند مسابقه امتیاز از دست دادهام و امتیاز یک تیر یا کل راند به خاطر قدیمی بودن سلاح و گیر کردن فشنگم داخل آن از دست رفته است. این اتفاق در مسابقه طبیعی است و ممکن است پیش بیاید اما اگر مشکل گیر کردن فشنگ در سلاح باشد داور تا یکی دوبار اجازه میدهد که باز هم شلیک داشته باشیم اما اگر بیشتر از آن شود خطا حساب میشود و امتیاز را از دست میدهیم.
*حضور دو مربی همزمان در تپانچه چطور است؟ آسیبی نمیزند؟ در ماده میکس کدام مربی باید ورزشکاران را کوچ کند؟
من تیراندازی را با مربی باشگاهی شروع کردم. بعد وارد تیم ملی شدم و مربیان تیم ملی را در کنارم داشتم. از تجربیات چندین مربی در این سالها استفاده کردهام. قبل المپیک توکیو کار را با آقای نصر و در کنار او آقای صولت آغاز کردم و تمریناتم به خوبی پیش میرود. با برنامه مربیان جلو میروم و مشکلی ندارم. تغییراتی هم چند ماه قبل در کادر فنی تیم ملی ایجاد و تیم ملی تپانچه به دو گروه تقسیم شد که البته مشکلی به وجود نمیآید. خیلی از کشورهای دیگر هم اینطوری هستند و با چند مربی در مسابقات شرکت میکنند. تیراندازی انفرادی است. هر چند که در میکس کنار هم مسابقه میدهیم ولی جدا تیر میزنیم و بعد امتیازها با هم جمع میشود. بنابراین مشکلی پیش نمیآید و جای نگرانی ندارد.
*چقدر با رکورد المپیک فاصله داری و چقدر قول کسب مدال میدهی؟
در مسابقات سال گذشته عملکرد خوبی داشتم و در همه مسابقات در ماده ۲۵ متر توانستم فینالیست شوم. در فینال فینالیستها هم حضور داشتم و در آن هم به فینال رسیدم. عملکرد خیلی خوبی داشتم. در این سال هم در اولین مسابقهای که شرکت کردیم رکورد خوبی زدم و فینالیست شدم و دومین مدال جهانیام را کسب کردم. این روند خیلی مرا امیدوار میکند که بتوانم رکوردم را حفظ کنم و ارتقاء دهم. اگر در مسابقاتی هم که پیش رو دارم فینالیست شوم تجربه حضورم در فینال بیشتر میشود و امیدوارم با کسب این تجربهها بتوانم در المپیک نتیجه خوبی بگیرم.
*در اتاقت روزشمار المپیک گذاشته بودی در فاصله ۳۹۸ روز تا المپیک چه شرایطی را از المپیک برای خود متصور هستی؟
همیشه در تصویر سازیها و هدفهایی که مینویسم خودم را در بهترین شرایط تصور میکنم و میبینم که عملکرد خوبی در مسابقه داشتهام. همه تلاشم را میکنم که مثل همیشه وقتی یک تصویرسازی داشتم و آن تصویر به واقعیت تبدیل شده برای پاریس هم همین اتفاق بیفتد و به آن برسم.
*آنطوری که باید وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک از تیراندازی حمایت کردهاند؟ مخصوصا بعد از کسب مدال طلای المپیک توسط جواد فروغی؟
با توجه به نتایجی که تیراندازی در این چند سال کسب کرده انتظار حمایت بیشتری از سوی وزارت و کمیته داریم. مدال طلای المپیک توکیو و اولین سهمیه المپیک پاریس از تیراندازی بوده است. عملکرد تیراندازان نشان داده که جای امیدواری هست و میتوانیم تعداد سهمیهها را بیشتر و مدال دوباره المپیک داشته باشیم. اما حمایتها تا حالا آنطوری که میخواستیم نبوده است. مقداری این لغو شدن مسابقات، کمبودها و مشکلات مالی تیراندازان را ناامید کرده و امیدوارم که توجهها بیشتر شود. ما همه وقت و انرژی خود را برای هدفی که داریم میگذاریم و امیدواریم که حمایتها بیشتر باشد و ما بتوانیم به آن هدفی که داریم بدون هیچ دغدغه و مشکلی برسیم.
*اگر در تیراندازی مسئولیتی داشتی کدام دغدغه تیراندازی را برطرف میکردی؟
ترجیح میدهم هیچ وقت در تیراندازی مسئولیتی نداشته باشم (با خنده). بیشتر از همه ارزش ورزشکار برایم مهم است. ورزشکاری که از همه تفریحاتش میگذرد، هدف دارد و برای رسیدن به هدفش تلاش میکند تا افتخاری برای کشورش کسب کند خیلی ارزشمند است. قطعا حمایتم را از ورزشکاران بیشتر میکردم تا در آرامش، بدون دغدغه و حاشیه تلاششان را بکنند و به هدفشان برسند.
*زنان نامدار زیادی در این رشته داریم چی چیزی باعث میشود که زنان در تیراندازی موفقتر باشند؟
از همان ابتدا نتایج زنان در تیراندازی خیلی خوب بوده است و دلیل آن هم شاید به خاطر تمرکز و ظرافت زنان باشد. همه فکر میکنند که تیراندازی یک رشته خشن و مردانه است اما اینطور نیست و خیلی رشته ظریفی است. زنان هم از همان ابتدا اولینهای زیادی را کسب کردهاند. با توجه به همین موفقیتها انگیزه دختران نوجوان در این رشته هم بیشتر شده است. در سالهای اخیر افراد زیادی به این رشته علاقهمند شده و به سمت تیراندازی آمدهاند و از افراد موفق انگیزه زیادی گرفتهاند. امیدوارم که یک برنامه و استعدادیابی خوبی وجود داشته باشد تا پشتوانه تیم ملی قویتر شود و تیراندازان نوجوانی که به این سمت میآیند در آینده موفقتر شوند و نتایج خوبی را رقم بزنند.
*چرا مطالبهگری زنان ورزشکار با وجود همه موفقیتهایشان نسبت به مردان کمتر است؟
به نظر من مطالبهگری زنان کم نبوده بلکه رسیدگیها به ورزش زنان کم است. به نظر من توجه به ورزش زنان کمتر بوده است.
*بابت چه چیزی به خودت افتخار میکنی؟
اینکه در زندگیام هدف دارم و با برنامه ریزی پیش میروم و برای هدفی که دارم تلاشم میکنم. این خیلی برای من با ارزش است. از طرفی در درجه اول اینکه خانوادهام به من افتخار میکنند برایم لذت بخش است و میدانم که مسیری که میروم درست است. با هر موفقیتی که بدست میآورم خوشحال میشوم چون تلاشم به ثمر رسیده است و به خودم افتخار میکنم.
*رویای دوران کودکیات چه بود و چقدر شبیه زندگی الانت است؟
چون تیراندازی را از سن کم شروع کردم از همان ابتدا رویاها و هدفم در همین زمینه ورزشی بود. اصلا به چیز خاصی و شغل خاصی فکر نکردهام. تصویرسازیهایم همیشه موفقیت در تیراندازی بود و خداراشکر به آن چیزی هم که خواستم رسیدهام و برای آینده هم همین مسیر را ادامه میدهم.
*هانیه رستمیان چه آینده ای را برای خود پیش بینی کرده و تا کی قرار است این رشته را ادامه دهد؟
دوست دارم تا جایی که میتوانم با توجه به اینکه رشته تیراندازی محدودیت سنی ندارد در تیراندازی ادامه دهم و تیر بزنم. مربیگری را دوست دارم و هر موقع که تیراندازی را کنار گذاشتم در مربیگری فعالیت میکنم.
*شرایط درآمد و حقوقی و اسپانسر در تیراندازی چطور است؟
تیراندازی وابسته به تجهیزات است و هزینه آن تجهیزات بالا است. در کل تیراندازی رشته پرهزینهای است. اسپانسر هم که جذب این رشته نمیشود چون مسابقات لیگ، جهانی و آسیایی پخش تلویزیونی ندارد. یکی از بزرگترین مشکلات لیگ تیراندازی هم همین نبود اسپانسر است که سبب شده قرارداد تیراندازان خیلی پایین باشد در حدی که حتی با آن یکی از تجهیزات تیراندازی را هم نمیتوان خرید. قیمت سلاحها خیلی زیاد شده است. سلاح تپانچه حدود ۲۰۰ میلیون و سلاح تفنگ از این مبلغ هم بیشتر است. قراردادهای ما آنقدر نیست که حتی تجهیزات کوچک را خریداری کنیم چه برسد به سلاح. امیدوارم این مشکل پخش تلویزیونی حل شود و این رشته بیشتر دیده شود تا اسپانسرهای بیشتری جذب این رشته شوند و کمکی باشند. چون این رشته المپیکی و مدال آور است و قهرمانان زیادی در این رشته هستند. ما هم مدتی است که از فدراسیون حقوق میگیریم.
* برای شروع تیراندازی به هزینه زیادی نیاز است؟ تیراندازی لاکچری شده یا از اولم جزو رشتههای پر هزینه بود؟
برای شروع، باشگاه تجهیزات را در اختیار فرد میگذارد. در باشگاهها سلاح هست و نیازی نیست از همان ابتدا فرد سلاح خریداری کند اما تیراندازی که بخواهد حرفهای کار کند و در لیگ و مسابقات شرکت داشته باشد نیاز به سلاح شخصی دارد. قیمت سلاح مخصوصا در این چند وقت اخیر خیلی زیاد شده است و حالا دیگر تیراندازی جزو یکی از رشتههای پر هزینه به حساب میآید.
*آرامش زیادی در چهره ات موج میزند، تیراندازی به این آرامش چقدر نیاز دارد؟
یک تیرانداز به تمرکز و آرامش بالایی نیاز دارد. کنترل، تمرکز و آرامش خیلی برای تیرانداز مهم است. مخصوصا در شرایط سخت مثل مسابقه که تمرکز کردن مشکل است. این آرامش کمک میکند تا تیرانداز بازیابی را به موقع انجام دهد و عملکرد بهتری داشته باشد.
*بدنسازی چقدر به تیرانداز کمک میکند، شاید در نگاه اول تصور شود که تیراندازی نیاز به بدنسازی آنچنانی ندارد ولی در عمل اینطور نیست.
خیلیها فکر میکنند این رشته فقط تمرین تیراندازی است و ما فقط در سالن تمرین تیراندازی داریم. شاید ندانند که این رشته به بدنسازی هم نیاز دارد. اگر یک تیرانداز بدنسازی خوبی نداشته باشد در تمرین یا مسابقه از نظر قدرت بدنی کم میآورد. زمان مسابقه یک ساعت و نیم است و قبل از آن هم مرحله آمادهسازی داریم. تحمل وزن سلاحها و حالتگیری در مدت طولانی خیلی به تیرانداز فشار وارد میکند و باعث آسیب او میشود. اگر تیرانداز بدنسازی خوبی نداشته باشد احتمال آسیب زیاد است و عمر حرفهای او کوتاه میشود. خیلی از تیراندازان خوب به خاطر آسیبهای شدید مجبور شدند این رشته را کنار بگذارند. در صورتی که اگر بدنسازی درستی داشتند و حرفهای کار میکردند شاید آسیب نمیدیدند. اکنون خیلی بهتر شده و خیلی از تیراندازان و مربیان به بدنسازی اعتقاد پیدا کردهاند و تاثیر آن را هم دیدهاند. نیاز است که همه بدانند که چقدر بدنسازی تاثیر دارد و در کنار تیراندازی بدنسازی، تغذیه، روانشناسی و کارهایی که برای تمرکز نیاز است را انجام دهند. همه اینکارها برای یک تیرانداز حرفهای نیاز است.
*کدام بخش از زندگی ورزشیات را بیشتر دوست داری و حس خوبی از آن میگیری؟
تمام ساعتها و دقایقی را که برای هدفم تلاش میکنم هر چقدر هم سخت باشد برایم لذت بخش است چون هدف دارم و برای آن تلاش میکنم. از همه لحظاتم لذت میبرم و برایم خوشایند است.
در کنار ورزش تیراندازی چه تفریحاتی داری و چه علایقی را دنبال میکنی؟
کوهنوردی را در کنار تیراندازی دوست دارم و سعی میکنم با خانواده یا با دوستان برنامه کوهنوردی داشته باشم. به کارهای هنری و آشپزی هم علاقه دارم و سعی میکنم زمانی که اردو نداریم و وقت هست حتما این کارها را انجام دهم.
*چه کتابهایی را بیشتر میخوانی؟
سعی میکنم کتاب زیاد بخوانم. بیشتر هم کتابهای روانشناسی دوست دارم. بیشتر در زمان مسابقات و حین تمرینات سعی میکنم مطالعه کنم چون به من آرامش میدهد و تمرکزم بیشتر میشود.
انتهای پیام