مدل فکری کارفرمایان نادر چگونه است؟
اجازه بدین! از همین ابتدا رو راست باشم، من نویسنده نیستم و حقیقتاً بارها و بارها سعی کردم و با کمک اعضا شبکه نوری ips این مقاله را نوشتم. اولین روز آشناییم با نتورک مارکتینگ به سال ۱۳۹۲ وقتی دانشجو بودم بر میگرده، و تا زمانیکه ورشکست شدم ادامه پیدا کرد و اثر بزرگی روی من گذاشت و از اونجا به بعد شروع کردم مثل اکثر مردم نباشم. سرمایه گذاری کردم روی الگوهای مغزم، و بعد از ۲۵۰ ساعت آموزش دیدن و ۱۸ ماه تمرین عملی در سال ۱۴۰۰ توانستم ۵۰۰۰ درصد رشد کنم و چند میلیاردتومن شبکه سازی انجام دادم.
اجازه بدین با ۴ چهارچوب ذهنی که جامعه ما را به جمعیت فقیر و جمعیت ثروتمند تبدیل کرده شروع کنم. در واقع ۲ مدل چهارچوب ذهنی، ۹۵ درصد مردم جامعه خیلی شبیه بهم هستند که جمعیت فقیر هر دو را دارند.
چهارچوب ذهنی چیست؟
به این مثال دقت کنید:
گروهی قمارباز را تصور کنید که اینها مردم عامی هستند که به جلسات معرفی بازاریابی شبکه ای آمده اند و تحریک و متقاعد شدهاند و پس از ثبت نام کردن، ناپدید شده اند. در برخی موارد این افراد درگیر وعده های دروغین ثبت نام کنندگان خود شده اند و جملاتی از این دست «ثبت نام کنید و تیم ساختنو به ما بسپارید». و اما این آدمها چهارچوب های ذهنیشان چگونه است؟
مثل لاتاری، وارد بازاریابی شبکه ای شدهاند تا ببینند چه عددی برنده میشوند تا آنها را ثروتمند کند. و بخاطر این مدل فکر کردن دیگر تلاش نمیکنند و همیشه شکست های خودشان را گردن بقیه اتفاقات میاندازند و همیشه با شکست مواجه میشوند.
یا به این چهار چوب ذهنی دقت کنید:
یک گروه آدمهای جالب وجود دارند که این افراد معمولا با کت و شلوار خاص به اولین ملاقاتهای خود میروند و بسیار با اعتماد به نفس به نظر میرسند و صحبت میکنند. آنها خود را حرفهای میبینند و نیازی به آموزش خود و حضور در جلسات آموزشی احساس نمیکنند. به سرعت وارد هر شغلی که فرصت دارند وارد میشوند. شروع خوبی نیز دارند و چند هفته یا چند ماه بعد که ادامه میدهند کم کم انگیزه ادامه دادن را از دست میدهند و به سادگی به کار دیگری خودشان را سرگرم میکنند و تلفات زیادی به جای میگذارند.
مدل فکر کردن این گروه چیه؟
این گروه طوری وارد هر شغلی میشوند که انگار میخواهند میلیونر شوند حتی اگر شغلی وقت صبح تا شب و کل
روزهای هفته آنها را بگیرد و به همین دلیل کلا از زندگی کردن فقط قسمت سخت کار کردنو زندگی میکنند و کلی مهارت دارند ولی منبع درآمد رو به رشدی ندارند.
مدل چهارچوب های ذهنی تو شبیه کدام گروه است؟
مدل فکری کارفرمایان نادر
آدمهای با این مدل فکری کم هستند ولی وجود دارند. این افراد سرمایه گذارانی هستند که وقتی وارد یک کاری میشوند کلی انتظار دارند تا در صدر قرار بگیرند و کل تجارت، برای آنها ساخته شود. این گروه با کمک و حمایتی که دریافت میکنند راضی نمیشوند و انتظار دارند تا در صدر قرار بگیرند و درآمد بالایی برای رفاهشان میخواهند. این افراد خجالت نمیکشند تا از بقیه بخواهند تا کارهای آنها را به جای آنها انجام بدهند و اغلب میخواهند جعبۀ کارت ویزیت خود را به بقیه بدهند تا با آنها تماس بگیرند و از آنها بخواهند تا به صدر بروند.
اگر شما نیز چنین هستید، جایی در هیچ تجارت ندارید و موفق نخواهید شد.
خب الان که با چهارچوبهای ذهنی کمی آشنا پیدا کردیم باید بدانید که این بحث عمیق و گستردهایست که باید در این مورد آموزش ببینیم. در واقع ۹۰ درصد زندگی ما تحت تاثیر همین الگوهای ذهنی خودمان است و این بیت از مولانا که میفرماید:
بیرون زتو نیست آنچه در عالم هست
از خود به طلب هرآنچه خواهی که تویی
در این بیت مولانا برای ما همین راز تغییر الگوهای ذهنی رو آشکار میکند و من هم این رسالت را روی شانههای خودم احساس کردم که پلی میان این آگاهی با شما خواننده گرامی باشم.
برای همین تشویقتان میکنم به دیدن قسمت اول ویدیو آموزشی نسل جدید کارآفرین ها با موضوع مفاهیم پایه که در چنل یوتیوب «imanarabshow» و اپارات «hakzehn» و اینستاگرام <<hakzehn>>پست کردم.
تمام این اموزش رایگان و گرانبها را ببینید، مخصوصا اگر کارمند هستید یا شغل آزاد دارین یا حتی مغازه داری یا بلاگری در اینستاگرام انجام میهید: یک راه حل تضمینی برای رشد مالی بعد از دیدن ویدیو مفاهیم پایه یاد میگیرید که باهاش پول زیادی بدست میآورید.