چمدانی برای عروس – کندوج
خرید عروسی به شکل مرسوم در این راسته هنوز همان شکل و شمایل گذشته را دارد و شامل اقلامی است که عروس و داماد قرار است در کنار لوازم خانه، به منزل تازه ببرند؛ چیزهایی مثل لوازم آرایش و چمدان و لباس که همهشان را میشود در این کوچه بلند و همیشه شلوغ پیدا کرد.
به گزارش کندوج، روزنامه «ایران» نوشت: دختر جوان یکسر کرم پوشیده و میشود حدس زد نسبت او با چند زن مشکی پوش همراهش چیست. زنها هرکدام سعی میکنند به عروس خانم که پیداست سختپسند است، کمکی بکنند. دختر سلیقه زنها را نمیپسندد و اگر همینطور پیش برود احتمالاً اسباب دلخوری بینشان فراهم میشود. زنی میانسال که به نظر مادر عروس میرسد سعی میکند دختر را متقاعد کند که به جای یک چمدان اندازه متوسط که قیمتش تقریباً با یک دست چمدان شامل یک سایز بزرگ، یک متوسط و یک چمدان کابین برابری میکند، همان ست کامل را بخرد چون به صرفه است. به نظرش اصلاً باید ست بخرد و حالا بعداً اگر خواست برود یک چمدان تکی از آنهایی که دوست داشت بگیرد اما دختر چشمش همان چمدان تک را گرفته که فروشنده میگوید از جایی به دستش رسیده و همین یکی است و جنسش حرف ندارد. چمدان تک مثل عروسی میان میهمانان است، همانجور خاص و زیبا که میان جمع دلربایی میکند و همه نگاهها به او است. شیری رنگ است با نوارهایی کاراملی خوشرنگ و آدم را یاد یک تکه کیک خوشمزه میاندازد.
ست چمدانی که زنها اصرار به خریدنش دارند سه رنگ سرمهای، زرشکی و کرم دارد و میشود کرمش را انتخاب کرد که شبیه چمدان دلبر باشد اما کرم زود چرک میشود و چمدان باید تیره باشد. این نظری است که سر آخر زنها روی آن به توافق میرسند و عروس هم دل چرکین میپذیرد و در نهایت یک ست چمدان زرشکی نصیبش میشود که سلیقهاش نیست. سه تا چمدان ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان قیمت دارد و اگر چمدان آرایشیاش را هم بخواهند، میشود ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان. به نظر خوب است و زنی که انگار مادر داماد است میگوید آن را هم بگذارید ببریم. عروس به نشانه اینکه برایش اهمیتی ندارد شانه بالا میاندازد.
ماه رمضان تمام شده و بساط عروسیها به راه افتاده و برای همین است که راسته کوچه مهران خیابان جمهوری شلوغتر از همیشه در تکاپو است. اینجا از قدیم محلی بوده برای خرید عروسی. خرید عروسی به شکل مرسوم در این راسته هنوز همان شکل و شمایل گذشته را دارد و شامل اقلامی است که عروس و داماد قرار است در کنار لوازم خانه، به منزل تازه ببرند؛ چیزهایی مثل لوازم آرایش و چمدان و لباس که همهشان را میشود در این کوچه بلند و همیشه شلوغ پیدا کرد؛ قبلاً آیینه و شمعدان هم بود اما چند سالی که آیینه شمعدانفروشها تقریباً بساطشان را جمع کردهاند و مغازه را به جای دیگری منتقل کردهاند. فروشندگان اقلام عروس و داماد البته مشتریهای دیگری هم دارند اما این تیپ مغازهها معمولاً مکان مناسبی است برای آنچه عروس و دامادها میخواهند بخرند خصوصاً آنها که حوصله گشت وگذار اضافی ندارند پس بیدردسر چند قلمی را که نیاز دارند میگیرند و میروند. حالا اینکه لوازم آرایشی و بهداشتیشان چه مارکی باشد و چقدر بخواهند پروپیمان خرید کنند دیگر بستگی به خودشان دارد.
«الان دیگر خود عروس و دامادها معمولاً تنها برای خرید میآیند و دیگر خیلی آنجوری نیست که خانواده همراهشان باشد، البته اینجا چون کمی سنتیتر است هنوز خانوادهها همراه زوجها میآیند.» این را آقای اسدی یکی از فروشندگان لوازم عروس و داماد میگوید و ادامه میدهد: «تماشای عروس و دامادهای در حال خرید همیشه چیزی بوده که در شغلم دوست داشتهام و از آن لذت بردهام. البته آدم وقتی میبیند که توان خرید عروس و دامادها مدام کمتر میشود غصه میخورد؛ قبلاً خیلی بیشتر خرید میکردند اما الان عمدتاً از سر و ته خرید میزنند و چند قلم واجب را میگیرند. البته من خودم اعتقادی ندارم که باید همه چیز را اول زندگی خرید و اینطوری به خانوادهها هم فشار میآید. میشود بعداً کم کم لوازم مورد نیاز را خرید. از یک طرف هم بعضی عروس دامادها اینطوری نیستند که مثلاً خودشان از قبل برخی لوازم را داشته باشند مثلاً ممکن است همین چمدان را نداشته باشند و لازم باشد بخرند اما در خانوادههای مرفه چنین چیزی دیده نمیشود و عروس دامادها خودشان اندازه چند نفر لوازم دارند و اصلاً نیازی به خرید عروسی ندارند اگر هم بخرند لوازم لوکس و گران میخرند. اینجا مال آن قشر نیست و عمدتاً طبقه کارگر خرید میکنند که قدرت خریدشان نهایتاً در همین حد است.»
جعبه آرایش از آن دسته اقلامی است که تقریباً همهمان از بچگی یکی از آنها را در خانههایمان دیدهایم که مال خرید عروسی مادرمان بوده و بخصوص برای دختربچهها وسیلهای جذاب و دوست داشتنی به حساب میآمده است و کدام دختربچهای نبوده که دلش نخواهد یکی از آن جعبههای زیبا با دسته و قفل طلایی را داشته باشد؟ حالا سالهاست که استفاده از جعبهها یا چمدانهای کوچک آرایشی مرسوم نیست و انواع و اقسام کیفهای کوچک و بزرگ آرایشی با جنسهای مختلف جای آن را گرفتهاند اما در این راسته عروسها هنوز جعبه آرایش میخرند. جعبهها متنوع هستند و اندازهها و رنگهای متفاوت دارند. مدلهای براق بیشتر توی چشم میزنند و جان میدهند برای تازهعروسها. بیشتر جعبهها کشودار هستند و اگر درشان را باز کنید کشوها از اطراف و جلو کشیده میشوند و کلی وسیله میشود داخلشان جا داد. از میان تمام جعبهها، یک جعبه سفید با گلهای ژاپنی صورتی مثل عروسکی کوکی کیمونوپوش روی قفسه نشسته و انگار آدم را صدا میکند.
«این چند است؟» زن با خوشرویی جواب میدهد: «۴۸۰ هزار تومان دخترم. این یکیها هم هست که ارزانتر است و ۳۸۰ هزار تومان است و تخفیف هم دارد.»
«عروسها هنوز جعبه آرایش میخرند؟» این سؤال بعدی من است و زن فروشنده جواب میدهد: «بله که میخرند؛ خیلی هم به نظرم کار قشنگی است که به رسم گذشته هر عروسی یکی از اینها داشته باشد تا وسایلش در آن حفظ شود. انواع گران این جعبهها هم هست و چرمی و مارکدارش تا ۲۰ میلیون تومان هم قیمت دارد اما اینجا قیمتها نسبتاً مناسب است. به هرحال خرید عروسی هم یک بار است و بعضی وسایل را لازم نیست بارها خرید و تعویض کرد و به همین دلیل بعضیها ترجیح میدهند یک بار وسیله خوب و باارزش خریداری کنند اما در وسع همه هم نیست که جنس درجه یک و اعلا بخرند. اگر کسی همین جنسهای معمولی را هم خوب نگهداری کند البته زیاد کار میکند و اصولاً چیزی نیست که زود خراب شود مگر اینکه قفلش دیگر خیلی بد باشد و زود از کار بیفتد.»
عروس و دامادها بعد از خرید وسایل مرسوم در راسته کوچه مهران، ممکن است سری هم به کوچه رفاهی بزنند و تور و نقل و این جور خردهریزها را برای مراسم تهیه کنند. نقلهایی که قرار است داخل بقچههای کوچک توری پیچیده و به دست میهمانها داده شود؛ یادگاریهایی از مراسمی سنتی که بوی اسپند و شیرینی میدهد.
انتهای پیام