گفتن حقیقت به مردم – کندوج
به آنان که ظهور می کنند / چشم جهان با قلم تباهی قرن
این کلام پیامبر است که «بهترین مبارزه، اقامه نماز در برابر حاکمان ستمگر است» (افضل الجهاد، کلام عدل، و سلطان ناصالح، صحیح).
در روزگار ما، مسئولیت فکری و مبارزه مدنی غیرخشونتآمیز را دارای این فضیلت «گفتن حقیقت به قدرت» میدانند. چامسکی یکی از روشنفکران زمان ماست، اما مهمتر یافتن مخاطبی است که حقیقت برای آن مهم است و ویژگی مهم دیگر این است که به مخاطب نه فقط بهعنوان یک مخاطب، بلکه بهعنوان جامعهای مورد توجه مشترک نگاه کنیم. و امید به مشارکت سازنده به عبارت دیگر، گفتن قدرتی که ابتدا آن را می شناسد و سعی می کند حقیقت را پنهان کند، ممکن است بیهوده به نظر برسد. بنابراین، این قدرت نیست، بلکه قربانیان قدرت هستند که باید حقیقت را بدانند (نقل قول تری ایگلتون از چامسکی). اين حديث نبوي بيان حقيقت آشكار براي كساني كه قصد كتمان آن را دارند نبود، بلكه ستايش گفتمان دعا براي رويارويي با قدرتمندان بود.
سخت تر از به اشتراک گذاشتن قدرت گفتن حقیقت به مردم است. زیرا در اینجا خطر و آسیب جسمی و از ظلم قدرت ستمگر نیست، بلکه روانی و رفتاری ناشی از جهل و فریب (تردید) است. و می دانیم که بزرگترین دشمن داخلی هر نوع دموکراسی پوپولیسم است که توده ها را زمین بازی تصورات غلط آنها می کند.
مثلاً اینکه قدرت واقعی خود مردم هستند، اما مردم همیشه از قدرت و نقش خود در ظهور و سقوط قدرت آگاه نیستند. مردم همواره نسبت به مشکلات حاکمیت فعلی و نهادهای حاکمیتی (فراوانی فساد و بی عدالتی، فقر و فساد و غیره از یک سو و فقدان حقوق و آزادی های فردی و مشترک از سوی دیگر) اعتراض داشته اند. و در طول تاریخ معاصر با حرکت های اصلاحی و انقلابی به طرق مختلف ابراز نارضایتی کرده اند. و اگر به نتیجه نهایی مطلوب نرسیده اند، آیا تمایل آنها به تغییر و دگرگونی «اشتباه» بود (همانطور که محافظه کاران حامی درجه اول و دوم ترویج می کنند)؟ یا در پیگیری انحراف نهضت و تحریف هدف و شناسایی یا «تردید» انقلاب و ارتجاع و تبدیل نهضت به نظام دگرگونی اشتباهاتی صورت گرفته است؟ (همانطور که شاهد انقلاب های قبلی در کشورمان و همچنین در تجربه اخیر «بهار عربی» بودیم؟)
به هر حال، از حیث «مسئولیت» نویسندگان مستقل، آزاده و عادل، حقیقت افقی است که با جست و جو و پویش مداوم در اصلاح اشتباهات و اشتباهات گذشته به آن نزدیک می شویم. برای آنها حقیقت “مقصد” نیست بلکه “راه” جستجوی کپسول های حقیقت است که فکر می کنند حقیقت را درک کرده اند و سعی دارند آن را به دیگران و همه تحمیل کنند!