Corona در مقابل حقوق های نجومی – کندوج

کاهش ارزش بازیکنان در بازار نقل و انتقالات می تواند یکی از پیامدهای مثبت حضور کرونا در دنیای فوتبال باشد. این برای مدیران و مدیران کلوپ های بزرگ فاجعه بار است ، اما در نهایت به سود روح و روان فوتبال در دنیای امروز ، به خصوص اگر ادامه یابد و به حالت سابق خود بازگردد ، یک شبه پس از ترک دنیای فوتبال کورونا. در هر صورت ، کورونا می تواند محرک بسیاری از طرفداران فوتبال باشد. مسئولیت این دو سؤال اصلی: توسعه سرمایه داری فوتبال در جهان از اهمیت بیشتری برخوردار است یا لذت فوتبال؟ ستاره های فوتبال واقعاً سزاوار آن هستند.

به گزارش کندوج ، این روزنامه اعتماد وی نوشت: “هنگامی که بحران کره جهانی شد و شایعاتی مبنی بر تعطیلی لیگ فوتبال و لیگ قهرمانان شنیده شد و حتی به تعویق افتادن جام های اروپا ، هواداران فوتبال در سراسر جهان عزادار بودند که چه اتفاقی می افتد.” ! اما واقعیت این است که تمام لیگ های بزرگ فوتبال اروپا تعطیل شده اند و یورو 2020 به مدت یک سال به تعویق افتاده و آب متزلزل نشده است. در حقیقت ، به نظر می رسد ما برادر عادات خود هستیم. ما چیزی یاد می گیریم و فکر می کنیم اگر وجود نداشته باشد ، آن را از دست می دهد. اگرچه مدتهاست که شایعه می شود که رها کردن این عادت باعث بیماری می شود ، اما اکنون دنیا به مدار می رود که حضور یا عدم حضور فوتبال برای بسیاری از مردم در جهان بسیار مهم است. در چنین شرایطی ، باشگاه های بزرگ دنیای فوتبال بسیاری از منابع درآمد خود را از دست داده اند. لولو برنده بلیط فروش و تلویزیون و حق پخش آگهی شد. اگر مدت زیادی طول نکشید ، فقط طبیعی است که کافگر در کف کاسه باشد و پرداخت حقوق نجومی به ستارگان فوتبال دیگر توجیهی نخواهد داشت.

طبق اعلام بازار نقل و انتقالات ، کیلیان مبانانه امسال 180 میلیون دلار ارزش دارد. رحیم استرلینگ و نیمار 128 میلیون دلار ارزش دارند. سادیو مانه و محمد صلاح با 120 میلیون دلار و لیونل مسی با 112 میلیون دلار. حقوق ماهیانه ، حقوق سالانه و به طور کلی هزینه داشتن چنین بازیکنانی معمولاً قابل توجه است. اما چرا این اعداد چشمگیر پرداخت می شود؟ احتمالاً به این دلیل است که مردم به فوتبال علاقه دارند. اما در صورت عدم وجود این تعداد ، آیا می توان علاقه مردم به فوتبال را افزایش داد؟ بدیهی است که نه. در سال 1959 ، اینتر می خواست پله ها را با قیمت 1 میلیون دلار بخرد. ستارگان بزرگی مانند Diastafano ، Pusk ، Raymond Coppa ، Just Fontaine ، Didi، Wava، Zito، Garrincha، Bobby Charlton، Bobby Moore Many بسیاری دیگر از بازیکنان برتر دنیای فوتبال از خود لذت می برند و مردم از تماشای بازی های آنها لذت می بردند اما قیمت آن چیزی نبود. یکی از این ستاره ها به بازیکن نه چندان برتر مانند سادیو مانه نرسید. در تاریخ فوتبال ، یوهان کرایف 100 قدم از رحیم استرلینگ عقب است ، اما مبلغی که باشگاههای فعلی باید برای رحیم استرلینگ بپردازند ، با مبلغی که بارسلونا هنگام خرید کرویف به آژاکس پرداخت کرده قابل مقایسه نیست. در حقیقت ، سرمایه داری خر خوبی است. به عبارت دیگر ، سرمایه داری در زمین فوتبال نشسته و در حال پیشرفت است. سرمایه گذار در تلاش است تا سود کسب کند وگرنه سرمایه گذاری در دنیای فوتبال غیرممکن است.

این نکته به ظاهر کوچک اما بنیادی ، یعنی سودآوری سرمایه باعث می شود که دنیای فوتبال حول یک مدار مشخص چرخد. کسب مشتری در این ویژگی نقش ویژه ای دارد. نام دیگر کسب مشتری توسعه فوتبال است. وقتی فیفا از پیشرفت فوتبال صحبت می کند ، به این معنی است که ما باید با این ورزش افراد را به فوتبال علاقه مند کنیم. اما واقعاً ، چرا باید چنین باشد؟ مردم هند به فوتبال علاقه ندارند ، چینی ها اینگونه نیستند. چرا باید فیفا را امتحان کرد ، اما در دو دهه آینده تمام آن هندی ها و چینی ها هیجان زده می شوند و مشتری های فوتبال می شوند؟ البته به این دلیل که فیفا به دنبال پول بیشتری است. فیفا نیز حمایت مالی می کند. بنابراین ، برای کسب درآمد بیشتر و در حقیقت کسب سود ، سرمایه گذاری زیادی برای تأمین نیازهای تعداد زیادی از مردم روی کره زمین انجام می شود و حدود 3 میلیارد نفر است. اما اگر منطق سرمایه را کنار بگذاریم ، باید بپرسیم که چرا ما نیاز به 3 میلیارد نفر داریم که تا دیروز از این امر آزاد بودند. کار مردم چین و هند بدون فوتبال از بین رفته است. آنها می توانند بدون فوتبال خوشحال شوند. پس چرا باید خوشبختی آنها را به فوتبال نسبت دهیم؟ زیرا بالاخره ما قصد داریم مردم را بخریم و بفروشیم که بیشتر آنها نه دانش و نه اخلاقی دارند که بتوانند فوتبال را با قیمت های گران قیمت بازی کنند. آیا هواداران فوتبال دنیا وقتی بازیکنان آنقدر قدردانی نمی کردند از فوتبال لذت نمی برند؟

در دهه 1920 مردم برزیل عاشق فوتبال بودند. آنها روی زمین جمع شدند و از بازی یا تماشای یک بازی فوتبال لذت بردند. سوئد و اسکاتلند سالهاست که از فوتبال لذت می برند ، اما لیگ های فوتبال دو کشور با حقوق های نجومی و غیرمنطقی آلوده نمی شوند. در شهرهای کوچک سوئد ، ایسلند و نروژ ، هواداران فوتبال هر یکشنبه برای لذت بردن از بازی تیم مورد علاقه خود به استادیوم می آیند و یک آخر هفته خوب ، پر از هیجان و شادی یا غم و اندوه دارند که خارق العاده است و مخرب نیست. . جای تأسف است که شوت این بازیکن اصابت نکرده است. بنابراین ، سیستمی که درصدد افزایش قیمت هواداران بزرگ فوتبال از 100 میلیون دلار به بیش از 200 میلیون دلار است ، نگرانی آن این نیست که مردم از فوتبال لذت ببرند بلکه سود بیشتری از این بازی زیبا کسب کنند. اما این برد نباید با بازی های زیباتر به پایان برسد. هیچ دلیلی برای گفتن وجود ندارد که بازی های بین بارسلونا و رئال مادرید و اتلتیکو مادرید و بایرن مونیخ از بازی های بین آژاکس و بایرن از 1970 تا 1975 زیباتر باشد. در دهه 1970 و 1980 مردم اروپای شرقی از تیم هایی مانند دینامو کیف و بازی استوایی بخارست لذت می بردند. با پول کمتری می توانید شادی فوتبال را حس کنید. چه لذت بازی و چه لذت تماشایی.

در دهه 1981 ، مردم ایران آشکارا بیشتر از آنچه امروز دوست داشتند ، فوتبال را دوست داشتند و از تماشای بازی های استقلال و پرسپولیس در جام باشگاه های تهران لذت می برند ، همانند تیم هایی مانند مالوان و شاهین اهواز در جام حذفی. با این حال ، رفاه ستارگان بزرگ فوتبال ایران در آن زمان به هیچ وجه قابل مقایسه با بازیکنان درجه دو فوتبال ایران نبود. در آن زمان سطح زندگی عبدالعلی چنگیز ، ناصر محمدخانی و شاهرخ بیانی خیلی بالاتر از استانداردهای زندگی مردم عادی نبود. اما اکنون سطح بهزیستی شهروندان عادی هزار درجه پایین تر از سطح بهزیستی فرهاد مجیدی ، مهدی رحمتی ، علیرضا بیروانوند ، الحسین و امیر ژاله نوی است.

در آن روزها حتی خواندن گزارش هایی درباره بازی های فوتبال در مجلات ورزشی حتی سرگرم کننده بود. لذت خواندن گزارش یک بازی فوتبال در مجله های دنیای فوتبال و دنیای ورزش فضایی گاهی حتی بیشتر از تماشای ال Cl ا سی سیکون بود که امروز در حال تماشا است. اما وقتی سعی می کنیم فیلم را از گرد و غبار فوتبال بیرون بیاوریم و بدین ترتیب سرمایه بی وقفه سرمایه گذاری کنیم ، کار ما با خوشحالی تلف می شود و ما به پایان می رسیم که کلاسیک های ال کلاسیکو را در قلب خود نمی بینیم.

یکی از مزایای گسترش کرونا این است که این مجموعه فوتبال فوق رایانه و فوق سرمایه داری در جهان توسعه یافته است. در حقیقت ، کورونا در خط مقدم قرار دارد ، اما این به معنای ترک عدالت نیست ، بلکه به معنای عادلانه تر ساختن امور است. به عبارت دیگر ، کاهش قیمت کالاها که قیمت های آن متورم و بسیار بالا شده است. کاهش ارزش بازیکنان در بازار نقل و انتقالات می تواند یکی از پیامدهای مثبت حضور کرونا در دنیای فوتبال باشد. این برای مدیران و مدیران کلوپ های بزرگ فاجعه بار است ، اما در نهایت به خاطر روحیه فوتبال در دنیای امروز ، به خصوص اگر این روند ادامه یابد و به حالت سابق خود بازگردد ، یک شبه پس از ترک دنیای فوتبال کورونا. در هر صورت ، برای کرونا می تواند محرک بسیاری از طرفداران فوتبال باشد. محرکی برای فکر کردن در مورد این دو موضوع اصلی. آیا توسعه سرمایه داری فوتبال در جهان از اهمیت بیشتری برخوردار است یا لذت فوتبال؟ “آیا ستاره های فوتبال شایسته آن هستند؟”

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا