مجله عمومی

معتادان از ترس کرونا به کمپ نمی‌روند

یک خانواده معتاد ، هر چقدر هم بیمار باشند ، ممکن است مانند خانواده های دیگر نتواند زندگی عادی داشته باشد.

به گزارش کندوج ، روزنامه “ایرانوی درباره این مشکلات نوشت: “وقتی نوبت به اعتیاد می رسد ، عمدتا به مشکلات جسمی و روحی معتادان می پردازد ، اما در کنار همه مسائل ، یک مسئله بزرگ به نام خانواده وجود دارد که زیاد مورد توجه قرار نمی گیرد.” خانواده معتاد در دوره کرونیا. علاوه بر اعتیاد به مشکلات جدید موسوم به بیماری کرونا ویروس قلب ، همچنین باعث شده است تا خانواده های تحت تأثیر این مشکل روزهای سختی را نیز سپری کنند. مشکلات و مشکلات خانواده هایی که این افراد دارند کمتر از خود معتاد نیست. یک خانواده معتاد ، هر چقدر هم که بیمار باشند ، نمی تواند مانند خانواده های دیگر زندگی عادی داشته باشد.

تحمل نگاه سنگین خانواده را نداریم

آقای محمدی ، پسر 28 ساله ای که مدتهاست با اعتیاد دست و پنجه نرم می کند ، به ایران گفت: “من بازنشسته شده ام و برای من مهم است که فرزندانم یا باید تحصیل کرده باشند یا به سر کار بروند. مهران ولی ترجیح می دهد کار کند. علاقه ای به یادگیری نداشت. اگرچه وی در دانشگاه پذیرفته شد و در رشته حسابداری تحصیل کرد ، اما پس از تنها یک سال بازنشسته شد و مجبور شد وارد بازار کار شود. پس از مدت کوتاهی ، متوجه تغییر رفتار وی شدیم. کم کم حالش عوض شد. وقتی فهمیدم او معتاد است ، تحت فشار زیادی قرار گرفتم. من او را از خانه بیرون کردم و مدتها بود که از پسرم خبری نداشتیم ، تا اینکه یکی از اقوام اعلام کرد که او را در خیابان خیابانهای پایین شهر دیده است و من به طرف او دویدم. مهران را به خانه آوردم. تاج در آن روزها تازه آغاز شده بود. من دو پسر و دو دختر دارم. نگران بودم که مبادا آنها هم گیر بیفتند. ترس از پیوند بای پس عروق کرونا ویروس ، که باعث قطع تمام اعضای خانواده ام شده بود. به هر حال حداقل من بدون این که در مورد خودم توضیح بدم پایین نرفتم. مهران اولین فرزند من بود. ما یک خانواده نسبتاً مرفه بودیم. ما در گیشا خانه داشتیم. من خانه دیگری خریده بودم. ماشین زیر پاهای من یک مدل عالی بود ، اما دیگر توانایی پرداخت هزینه اعتیاد مهران را نداشتم. من مجبور شدم خانه و ماشینم را بفروشم ، اما مهران هر وقت می رفت به دارو مراجعه می کرد. فشار بر بیپولی مرا مجبور کرد که به خانه ای در قسمت پایین شهر نقل مکان کنم ، اما مشکلات به اینجا ختم نشد. از آنجایی که کرونا شروع به کار کرد و قطعاً پسرم در خارج از کشور وضعیت سلامتی خوبی نداشت ، سرانجام تصمیم گرفتیم کاری در خانه انجام دهیم تا بتواند برود ، اما وقتی مهران را برای کمک به رفتن در اتاق قفل کردیم ، وی فریاد زد. روح و همسرم و بچه های دیگر در آتش. ما یک بار خون او را با هزینه های زیادی تغییر دادیم اما موفق نشدیم در سالهای گذشته چندین بار او را به فروشگاه فرستادیم ، او رفت و مدتی تمیز بود ، اما بعد از مدتی دوباره به سمت دارو رفت. اکنون ترس از کرونا اجازه نمی دهد او را به فروشگاه بفرستیم. ما منتظر هستیم تا کرونا به پایان برسد و او را به یک فروشگاه خوب بر می گردانیم. وی گفت: “پسرم نیاز به ترك دارد. او خودش بیش از گذشته مصمم شده است. در خانواده می بینیم كه بعضی اوقات معتاد ، خواب آلوده یا فعالیتهای نامناسبی دارد. ما دیگر تحمل سنگینی خانواده را نداریم.”

معتادان در اعتیاد به قرنطینه و تاجگذاری

نسترن یک برادر 43 ساله دارد که متأسفانه 20 سال معتاد شده است. به گفته نسترن ، برادرش از 15 سالگی به عنوان مکانیک کار می کرد اما در 23 سالگی در همان مکان معتاد شد. او بارها به اردوگاه رفت اما دوباره به سراغ مواد رفت. او از تریاک ، شیشه استفاده کرد و سپس منفجر شد. او چند سالی رفت اما پس از ملاقات با زنی که یک لیوان نوشید ، این بار به شیشه معتاد شد. پدر من سالها بود که نتوانسته بود کار کند. برادرم قبلاً هزینه خانه را می پرداخت اما اعتیادش باعث شد که او تمام پولش را صرف خرید مواد مخدر کند. او ازدواج کرد اما همسرش نیز از او خسته شد و طلاق گرفت. اکنون یک دختر 5 ساله بار ما شده است ، که گناهی ندارد ، اما هزینه های زندگی سرسام آور بود. مادرم مجبور بود کار کند ، اما چون تجارت را نمی دانست به خانه های مردم رفت و کارگری کرد. من کم کم بزرگ شدم و با وجود بدبختی به تحصیل ادامه دادم. اکنون من شغل و درآمد خوبی دارم اما همیشه باید برادرم را پنهان کنم و این برای من بسیار دردناک است. درآمد اصلی من صرف هزینه های خانواده می شود. من علی رغم برادرم و اعتیادی که دامن کل خانواده را گرفته است ، من اصلا نمی دانم که آینده ای دارم یا نه. اکنون ، بیش از یک سال پس از ورود کرونا ، هزینه های ما برای محصولات بهداشتی و ضد عفونی کننده ها افزایش یافته است و برادرم نسبت به قبل بدخلقی کرده است زیرا ما از ترس تاج گذاری کمتر اجازه می دهیم او را با دوستانش بیرون برود. این باعث شده است که ما در خانه چیزهای زیادی در قرنطینه ، درد مضاعف و رنج ناشی از اعتیاد داشته باشیم و دیگر تحمل تغییرات خلقی بی پایان او را نداریم. برادرم سالهاست که همه اعضای خانه را دفن می کند. تاجی که تمام نمی شود تا بتوانیم روی مسئله اعتیاد برادرم تمرکز کنیم و راه حلی پیدا کنیم.

لیلا 13 سال ازدواج کرده است. وی به ما می گوید: “در اوایل ازدواجم فهمیدم شوهرم مواد مخدر مصرف می کند.” قبلاً حاشیه ساز بود اما بعد از مدتی در خانه مصرف شد. اول تریاک ، بعد شیشه ، حالا هروئین. ما یک پسر کوچک هم داریم. چند سال پیش او دیروقت به خانه آمد تا از من بپرسد کجا هستم؟ او می جنگید و شروع به ضرب و شتم وحشتناک من می کرد. چند سال است که هزینه خانه را پرداخت نکرده است ، یکی دو سالی نیست که به خانه آمده است ، وقتی پولش تمام شد به یاد می آورد که یک زن و بچه دارد ، چند ماه یک بار حتی به پسرش زنگ نمی زند ، من زندگی می کنم کار می کنم و هزینه می کنم. این ازدواج چیزی جز بدبختی برای من به همراه نداشته است. مدتی است که به دنبال طلاق بوده ام و به زودی جدا می شوم و خودم و پسرم را از این زندگی فلاکت بار خلاص می کنم. سال گذشته می خواستم تقاضای طلاق کنم اما کرونا شروع کرد و کار دفاتر نیمه تعطیل بود ، اما این حدود دو ماه پیش بود ، وقتی فهمیدم که حالا باید با کرونا کار کنیم ، تصمیم گرفتم یک کار شروع کنم زیرا طلاق من با یک وکیل صحبت کردم اما وکیلم می گوید: “به دلیل کرونا ، سرعت رسیدگی به پرونده ها بسیار کند است.”

اتحاد برای خانواده های معتاد مسئله ساز است

فرشاد نجفی پور روانشناس با اشاره به اینکه مشکل اصلی خانواده های معتاد زندگی با “شخصیت وابسته” است ، می گوید: “ایران” گفت: شخصیت معتاد ترکیبی از دو پدیده شخصیت و رفتار ناکافی و اثرات جسمی موادی است که افراد مصرف می کنند . شخصیت های ناکافی در یک یا چند مورد از جمله مسئولیت پذیری ، مهارت های ارتباطی سالم ، حل مسئله ، اعتماد به نفس و ابراز وجود مشکل دارند. عوارض مصرف مواد مخدر ، که بخشی از عوارض جانبی استفاده نشده و بخشی از عوارض جانبی مصرف است ، که در مورد مواد مخدر ، اعتیاد و بهزیستی و محرک ها ، تنش و توهم است. فکر می کنم محتوا در عین سادگی بسیار واضح است. یک خانواده معتاد مدام با شخصیتی ناتوان روبرو می شود که یا معتاد است یا خوشبخت. این به معنای عدم اطمینان مداوم است. لحظاتی قبل از لحظه ای ، وقایع عجیب ، غیر قابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی است. به نظر من وحشتناک تر از این وضعیت نیست.

به گفته نجفی پور ، روندهای رفتاری ، تخریب اجتماعی ، اقتصادی و اخلاقی در خانواده های معتادان به وضوح قابل مشاهده است. اما عجیب ترین ، این به اعضای خانواده معتاد بستگی دارد ، که خود معتاد است ، که ما آن را “همبستگی” نامیدیم. اصطلاح همبستگی ابتدا برای کسانی استفاده شد که به شدت تحت تأثیر الکلی ها قرار دارند ، اما امروزه معنای آن بیشتر شده است. یک شخص دو مشکل دارد: (الف) رابطه غم انگیزی با یک معتاد یا وسواس دارد و (دو) یک اجبار شدید برای کمک به دیگران در این امر دارد. متفقین بسیار خوب هستند ، آنها جان خود را برای محافظت از دیگران نیازمند فدا می کنند. ویژگی اصلی همه معتادان عشق و کمک است ، اما وسواس آنها در حل مشکل شخص دیگری که م effectiveثر نیست ، دشوار می شود. مشکل بزرگ دیگر تمایل به جلب رضایت دیگران ، نیاز به جلب رضایت دیگران ، نداشتن مرز شخصی ، مسئولیت در قبال زندگی دیگران ، عزت نفس پایین ، خودخواهی ، گناه بزرگ ، شرم ، عصبانیت ، غر زدن ، انکار نفس است. دیگران ، و عدم توانایی در درک واقعیت. برخی از کارشناسان معتقدند که شرم اساس همبستگی است.

فشار غیرقابل انکار جامعه بر خانواده یک معتاد

ایمان نظری ، کارشناس حوزه اعتیاد نیز در مورد مشکلات و آسیب های خانواده های افراد وابسته به “ایران” می گوید: “افرادی که از مواد مخدر استفاده می کنند که در گذشته معتاد نامیده می شدند و در مراجع جدید به آن افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد مخدر ، در مسائل مختلف و مشکلات مربوط به مصرف مواد مخدر جسمی ، روانشناختی و اجتماعی و اجتماعی ، و همچنین باعث ایجاد مشکلاتی برای خانواده های آنها می شود. اعتیاد بیماری است که خانواده گاهی اوقات نمی تواند آن را درک کند. تغییرات رفتاری ، مشکلات و آسیب های آن یک فرد در رفتار خود دارد ، خانواده با اعتیاد روبرو می شود و گاهی خانواده کودک معتاد و مصرف کننده را در مقابل خود می بیند.

به گفته نظری ، به نظر می رسد مشکل اصلی خانواده معتادان متجاهر این است که آنها درک درستی از بیماری خود ندارند و نمی دانند چگونه با معتادان معالجه کنند. به عنوان مثال ، نحوه درمان او در حالت مستی یا اعتیاد یا دارویی که وی مصرف می کند چه عوارض جانبی دارد. حتی وقتی خانواده معتاد را بیمار می دانند ، باز هم درگیر مسائل مختلف می شوند. احساس فشار جامعه نسبت به خانواده و تعصب اجتماعی از مواردی است که برای خانواده های این افراد بسیار نگران کننده است. ماهیت بیماری اعتیاد به گونه ای است که فرد می تواند در هر زمان دچار لغزش شود و خانواده همیشه نگران این موضوع هستند و حتی نمی توانند اعتماد او را جلب کنند یا برعکس. “از طرف دیگر ، درمان های ناموفق مکرر ، هزینه های زیاد و حمل و نقل مکرر ، پس از لیز خوردن ، سرگردانی یا سقوط معتاد در خیابان ، همه عواملی است که خانواده معتاد را نگران و آزار می دهد.

انتهای پیام

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا