داستان دوستی انیشتین و چاپلین

داستان دوستی انیشتین و چاپلین

انیشتین گفته بود تنها کسی که می‌خواهد ببیند چارلی چاپلین است.

به گزارش کندوج، فرید انیشتین گفت تنها کسی که می‌خواست با او ملاقات کند چارلی چاپلین بود که او را نیز ملاقات کرد. اما این دو قبل از اولین ملاقات در صفحه نمایش “چراغ های شهر” در 20 ژانویه 1931 دوستان صمیمی بودند.

این دو نابغه که توسط کارل لمل، رئیس استودیو یونیورسال به یکدیگر معرفی شده بودند، بلافاصله دور هم جمع شدند و با هم آشنا شدند. چارلی آلبرت و همسرش السا را ​​به شام ​​دعوت کرد و این آغاز دوستی زیبای آنها بود. اینشتین مدام به خانه چارلی رفت و آمد داشت. چاپلین گفت: انیشتین فردی بسیار آرام با انرژی فکری فوق العاده و خلق و خوی بسیار عاطفی است. او همچنین به السا گفت که توضیح داده است که آلبرت چگونه نظریه نسبیت را ارائه کرده است.

گویا یک روز صبح هنگام خوردن صبحانه رفتار عجیب و بی قراری داشت. انگار چیزی را از دست داده باشد. بعد از صبحانه پشت پیانو نشست و نیم ساعت پیانو زد. سپس برای مطالعه به اتاقش رفت. او تقریباً دو هفته بود که درس خوانده بود و وقتی از اتاق خارج شد نظریه نسبیت را در دو صفحه نوشت.

در اولین ملاقات این دو نابغه هر دو سیاه پوش وارد سینما شدند. حضار دیگر با آنها دست دادند و گفته می شود که این گفتگو بین آنها صورت گرفته است:

انیشتین: «من فهرست جامع شما را بیش از هر چیز دیگری ارزش قائل هستم. “شما در فیلم های خود یک کلمه نمی گویید، با این حال تمام دنیا شما را درک می کنند.”

چاپلین: “درست است، اما تو مشهورتر… تمام دنیا تو را می ستایند. “در حالی که هیچ کس نظریه شما را نمی فهمد.”

اگرچه قرار بود این فیلم در مرکز توجه قرار گیرد، اما نابغه ها به دو موضوع اصلی بحث رسانه ها و بازدیدکنندگان تبدیل شدند. زندگی نامه نویس انیشتین ورود مشترک آنها را به عنوان “یکی از به یاد ماندنی ترین صحنه های هالیوود” توصیف کرد.

بسیاری از مردم فکر می کردند که انیشتین و همسرش به عنوان مهمان دائمی دعوت شده اند، اما چاپلین آنها را به عنوان دوستان نزدیک دعوت کرده بود. چاپلین به شدت نگران تأثیر و موفقیت این فیلم بود، اما «چراغ های شهر» به یکی از معروف ترین فیلم های او تبدیل شد.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا