مجله عمومی

دردهای دانشگاه و زندگی دانشجویی، کار و کیفیت آموزش در ایران

وی عنوان این کتاب را عنوان کرد: “به عنوان یک دانشجوی تجارت!” من شخصاً معتقدم که زندگی دانشجویی به هیچ وجه نباید گسترش یابد و فرد باید بتواند با دور شدن از جو دانشجویان ، وارد جریان زندگی عادی شود. “زندگی دانشجویی” محدودیت هایی دارد و این محدودیت ها در کوتاه مدت بسیار “سازنده” هستند اما در طولانی مدت می توانند بسیار مخرب باشند.

زندگی واقعی به درآمد نیاز دارد و زندگی بدون درآمد در طولانی مدت مخرب است. یکی از بزرگترین مشکلات تحصیل در مقطع دکترا در ایران عدم درآمد دانشجو است. بنابراین ، در حالی که وی دانشجوی دکتری است ، باید “کار” کند. این باعث می شود که تحصیلات دکترا در ایران بسیار “ضعیف” باشد. در عمل ، دکترا به “عنوان” تبدیل می شود.

زندگی دراز مدت برای تحصیل به معنای زمانی است که “بورس تحصیلی” در کشور ایجاد شود و “دانشجویان حرفه ای” بتوانند برای چندین سال “روی مواد” تمرکز کنند. (حدود ده هزار ساعت را صرف “یک موضوع” کنید اما سه / چهار مقاله تولید نکنید!)

در ژاپن و ایالات متحده ، دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد موظف به شرکت در “پرداخت شهریه” به دانشگاه (یا پرداخت شهریه به طور کامل یا جزئی) و بسیاری از آنها در دوره کارشناسی (و بعضاً تحصیلات تکمیلی) “نیمه وقت” هستند ( در ژاپن “Arobito” نامیده می شود) ، اما دانشجوی دکترا “متمرکز” بر تحقیق است زیرا “از دانشگاه” (یا استاد خود) “پول” دریافت می کند. این در ایران برعکس است! چرا؟ زیرا این اعتقاد عمومی وجود دارد که هزینه کارشناسی (و کارشناسی ارشد) باید توسط “دولت” پرداخت شود و هزینه تحصیل در مقطع دکترا نیز توسط خود “دانشجو” با کار در شرکت ها / م institutionsسسات پرداخت می شود!
کاملا مخالف!
تا زمانی که ما تمام بار تحصیلات دانشگاهی را در سال های کارشناسی و کارشناسی ارشد به دوش دولت می گذاریم (خواه دولت حسن روحانی باشد یا دولت محمود احمدی نژاد) و سپس بار تحصیل در مقطع دکترا را به دوش “خود دانشجو” می اندازیم (!) ، مسئله “کیفیت آموزش / تحقیق” در ایران اصلاح نخواهد شد.

یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی در سنی است که می تواند درک کند هیچ چیز در زندگی “رایگان” نیست. بنابراین ، باید “در هزینه های آموزش عالی” سهیم باشد. دانشجوی دکترا در سنی است که می خواهد “هسته اصلی زندگی و استعداد خود” را در این موضوع قرار دهد ، بنابراین باید به او حقوق داده شود.

این مفهوم ساده در ایران ما برعکس شده است. چرا؟ تاریخچه مفصلی دارد. (که در این فضا نمی گنجد – تلگرام)

دانشگاه آزاد
متأسفانه و به طرز دردناکی ، یکی از بهترین مجتمع های آموزشی جهان با تعداد زیادی ساختمان و امکانات آموزشی ، تحت عنوان (که بعداً به یک توهین تبدیل شد: “رایگان”) ، نتوانست به سطح یک دانشگاه معتبر در جهان برسد و از کیفیت بی نظیری برخوردار بود.
یعنی همان زمینه افکار عمومی ، که فکر می کند آموزش باید “رایگان” باشد ، اما اگر کسی هزینه تحصیل را بپردازد ، به این معنی است که او به “دانشگاه با کیفیت بالا” رفته است.
این ذهنیت ، دانشگاه آزاد را برای همیشه به یک “دانشگاه دست دوم” تبدیل کرد. واقعیت دردناک این است که بسیاری از دانشگاه های مشهور در ایالات متحده “دانشگاه های آزاد” بوده اند / هستند. تحصیل در آنها از جیب دولت خارج نیست / نیست. دانشجو خود در “اقتصاد آن دانشگاه” (و هزینه های تحصیل) مشارکت دارد.

نقطه مقابل دانشگاه است
نشانه دیگر این تفکر مخالف (در بحث دانشگاه) با مشاهده # مهندسی سیستم ها در ژاپن و ایالات متحده و مقایسه آنها با کشور ما قابل مشاهده است. تعداد مهندسان “پروانه ساخت” در ایران حدود 600000 نفر است ، اما در ایالات متحده آمریکا (با جمعیت بیش از چهار برابر جمعیت ایران) این تعداد 800000 نفر است!
آموزش این تعداد مهندس در بازار کار محدود نمونه دیگری از سیاست گمراه کننده و درک نادرست از مفهوم دانشگاه و دانشجو است.

من به عنوان یک دانشجوی بازرگانی که (خواسته یا ناخواسته) زندگی خود را در مسیر زندگی دانشگاه گذراند ، نمی دانم چرا روز دانشجو را تبریک می گویم؟ وقتی ماهیت دانشگاه برعکس باشد.
به شما تبریک می گویم؟
دکترای شما را تبریک می گویم.

اگر دانشجو از منظر درست به اصطلاح “دانشگاه” نگاه کنیم روز دانشجو مبارک است.
دانشگاه باید بتواند در “حل مشکلات امروز جامعه” مشارکت کند و “درجه دکترا” صادر نکند.

* مدرس دانشگاه در مهندسی عمران

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا