مجله بانوان

فرصت مخفی شدن از دیگری‌ها؟/فوبیای تحت نظارت بودن – خبرگزاری آنلاین | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری آنلاین ، گروه فرهنگیبه رضا حیران. فکر می کنم یکی از موفق ترین نمایشگاه های عکس در اواخر سال 1998 نمایشگاه عکس سودابه وطن پرست با عنوان “امیگدال پیام های خود را به سرعت می فرستد” ، که در گالری خاکستری آل برگزار شد. همانطور که از نام مجموعه و دلایل ترکیب عکس مشهود است ، تمرکز کاملاً روی ترس و ترس از ترس یا هراس ناشناخته است.

امیل کریپلین ، روانشناس آلمانی معتقد است در جوامعی که زنان به دلیل فرهنگ غالب نیاز به پاسخگویی دارند ، یکی از راه های جلوگیری از فشارهای این وضعیت ، پناه بردن به انزواهای شخصی است. حضور دیگر ورود وی به یک پناهگاه شخصی است.

در این عکسها ، تکیه بر چشم اشیاء عاقلانه است ، هنگامی که علاوه بر انتخاب حرکت نور در عکس ها ، مهمترین چیز این است که بر فریم های مختلف در عکس ها تأکید کنید ، که به نظر می رسد اشیاء انسانی در محاصره فضای داخلی قرار دارند.

و هنگامی که این به همراه عکس های دیگر عکاسانی که دارای سوژه انسانی هستند ، قرار می گیرد ، آنچه برای من به عنوان یک ناظر اهمیت دارد ، این سؤال است که چرا عکاس خود را در جایگاه ارواح پنهان ناظر قرار می دهد. آیا وقت آن نیست که دوربین از دیگران پنهان شود؟

به عبارت دیگر ، در همان سریال ، موضوع ترس مربوط به زنان موجود در عکس نیست ، بلکه عکسی که در لنزهای دوربین او به آن نگاه می کنیم ، برخلاف وضعیت ثبت شده ای که در آن عکس ها بیان شده است.

به عبارت دیگر ، ارواح سرگردان ناظر ، نه عکاس ، اشیاء انسانی هستند ، گویی هر از گاهی سرگردان هستند و در جای عکاس ظاهر می شوند. آیا روحانی بنام که به نظر نمی رسد که آنها روح عکاس هستند یا تحت کنترل او و دوربین او هستند؟ نکته عجیب من را به یاد فیلم “دیگران” Alejandro Amenbari با بازی نیکول کیدمن گرفت. هنوز مشخص نیست که ارواح به کجا فراخوانده شده و جان ناظران چه بوده است.

و هنگامی که این اتفاق در تجربیات مختلف عکاس تکرار می شود ، ایده این است که دوربین وسیله ای برای ضبط برای عکاس نیست ، بلکه یک پرده نامرئی برای عموم است و در واقع دوربین آمیگدالای عکاس است.

دستگاه هایی که دسترسی سایر افراد را به یک پناهگاه امن ردیابی و مسدود می کنند ، و دوربین واقعاً یک آمیگدال است که پیام های سریع ارسال می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا